صعود زمستانی گرده زرنج

^{کوه زرنج}

 ^1393/09/14

^{ایاک نعبد است زمستان دعای باغ}

^{در نوبهار گوید ایاک نستعین}

^……..

^{وقتی آدم عمیق میشه تو این تغییر فصول میفهمه هیچ وقت هیچ موجودی به خواب زمستانی نمیره بلکه همه به نوعی دارن حمد خدا میگن و بیشتر و بهتر از ما انسانها و جناب مولانا چه زیبا گفته که در زمستان درختان ایاک نعبد میگن .}

^{قرارمون کوه آغ داغ هشترود بود و مثل خیلی وقت ها برا دوستان مشکلاتی  پیش اومد و دقیقه نود موندیم من و حبیب . چون برای هفته بعد اگه خدا بخواد یه برنامه سنگین داریم .دو نفری رفتیم زرنج تمرین که قرار رو بر صعود سرعتی گذاشتیم .}

^{ساعت 7:30 ماشین رو کنار رودخونه مردق پارک کردیم و یه مسیر صخره ای رو برای صعود انتخاب کردیم. تا حالا نشده این کوه رو آدمیزادی بریم بالا !!}

^{مسیر قله مه غلیظی بود که بیشتر از ده متر دید نداشتیم و هیجان برنامه رو زیاد می کرد.}

^{خودمون رو رسوندیم قله و مثل اکثر اوقات کوهنوردهای زیادی رو قله بودن من جمله آقایان فرهاد حق گشایی و کریم ملکی وشاهین اسکندری و آقای قادری که با هم نشستیم صبحانه خوردیم .}

^{دیگه هوا داشت سرد میشد نه میشد از صبحونه دست کشید نه از قله ولی سرما زورش چربید.}

^{تقریبا دو ساعته رفتیم و برگشتیم که دلمون نمی اومد برگردیم ولی به وقت و قراری دیگر …}

^{تو مسیر برگشت همه اش تو فکرم این شعر سنایی بود که خیلی زیبا گفته:}

^{آن لک لک گوید که: لک الحمد، لک الشکر}

^{تو طعمه من کرده‌ای آن مار دمان را}

^{قمری نهد از پشت قبای خز و قاقم}

^{اکنون که بتابید و بپوشید کتان را}

^{طاووس کند جلوه چو از دور به بیند}

^{بر فرق سر هدهد، آن تاج کیان را}

^{موسیجه همی گوید: یا رازق رزاق}

^{روزی ده جانبخش تویی انسی و جان را}

^{زاغ از شغب بیهده بربندد منقار}

^{چون فاخته بگشاده به تسبیح زبان را}

^{پیوسته هما گوید: یکیست یگانه}

^{تا در طرب آرد به هوا بر ورشان را}

^……