اروپاجهانگردیسایکل توریسمشهرگردیفرانسه

تور سایکل توریسم اروپا روز سی و سوم

روز سی و سوم

 دیژون

شنبه 21 فروردین – 9 April

بعد از مدتها گرمای آفتاب تنمون رو حسابی نوازش میده. حضورش بعد از چند روز هوای ابری و سرد یه تفاوت اساسی ایجاد کرده و حس خوبی داریم. مخصوصا که نور آفتاب باعث شده سرسبزی مسیر بیش از پیش خودشو نشون بده و ترکیب رنگ های زیبایی برای عکاسی بوجود بیاد.

صبح از بیزانسون حرکت می کنیم در حالیکه شهر هنوز توی خوابه و خیابونا خلوته. روی نقشه انواع راههای مواصلاتی مشخصه و گزینه های متنوعی برای ادامه مسیر بهمون میده . فقط کافیه از بزرگراهها که با حروف A و B بعلاوه شماره های پشت سرشون مشخص شدن دوری کنیم.

1

مسیرمون دشت های بازی هست که کمی پستی و بلندی داره . انقدر باز که هر طرف رو نگاه می کنی افق دیده میشه. یعنی همونجایی که آسمون سرشو روی شونه خاک میذاره و توی گوشش نجوا می کنه. هر دو طرف پوشیده از مزارع وسیع کلزاهای زرد رنگه که وقتی با رنگ سبز سبزه ها و آبی آسمون و سفیدی ابرها ترکیب میشن هوش از سر آدم می برن.

2

3

4

شهر Gray توی مسیرمونه و موقع ظهر میرسیم داخل شهر. چشممون دنبال یه رستوران می گرده که ترجیحا ترک باشه. اتفاقا یکیشو پیدا می کنیم که یه اتومبیل کاروان هست و پشت ماشین تبدیل به یه کبابی شده ! یه دونرکباب اساسی می خوریم و با آشپز راجب مسایل مختلف حرف میزنیم. آخر سر هرچند خیلی اصرار می کنیم ولی پولی ازمون نمی گیره.

5

6

7

8

9

نزدیک دیژون هستیم و هر ماشینی از کنارمون رد میشه یه بوق برامون میزنه ! این حرکت یعنی اشتباهی اومدیم بزرگراه ! تا بیایم خودمون رو از بزرگراه نجات بدیم به دومینیکو میرسیم که از دوستان سایکلمون هست و امشب قراره مهمونش باشیم. با یه مدل خوابیده از دوچرخه های سایکل اومده دنبالمون که بیشتر افراد مسن ازش استفاده می کنن. چون نیروی کمتری برای رکاب نیاز داره و برای جاده های هموار کاربرد داره.

منزل دومنیکو هفت کیلومتر با دیژون فاصله داره و توی یه شهرک آرام و زیباست . خانواده ش که شامل همسر و دو پسرش میشه منتظرمون هستن. میریم طبقه بالا و یکی از اتاق های زیباشون رو در اختیارمون قرار میدن . از فرصت استفاده می کنیم برای استحمام و بعد آماده میشیم که به اتفاق دومنیکو به داخل شهر بریم برای گردش.

اینجور مواقع که میزبانمون با ماشین ما رو به گردش می بره خیلی خوشبحالمون میشه ! چون اولا گردش با ماشین نمیذاره خستگی یک روز رکابزنی دوچندان بشه و دوما شخص میزبان ما رو مستقیم می بره سر وقت دیدنی ترین های شهر و توضیحات لازم رو بهمون میده که باعث میشه در کمترین مدت بهترین استفاده رو از گردشمون داشته باشیم.

دیژون یه شهر قدیمی و بسیار زیباست و آثار باستانی فوق العاده ای داره. از میدان جمهوری و میدان آزادی دیدن می کنیم که فواره های آب جلوه زیبایی به فضا بخشیدن و دورتادور میدان ساختمان های قدیمی با معماری چشم گیری جلوه می کنن. کلیسای قدیمی و ساعت زنگدارش که هر یه ربع به صدا درمیاد و بازارچه های دیدنی در همان محوطه که انواع خردل را بفروش میرسونن. چون دیژون با خردلش معروفه.

16

11

12

13

متاسفانه ساعت بازدید قلعه که یک برج بلند داره به اتمام رسیده . آنچه این برج رو پرطرفدار کرده نمایی هست که میتونی از بالای اون تماشا کنی. چون خانه های قدیمی دیژون نوعی سقف رنگی بسیار زیبا دارند که فقط از نمای بالا میشه این منظره عالی رو تماشا کرد. ما هم برای اینکه بی نصیب نمونیم از گوگل ارث تماشاش می کنیم !

14

15

17

18

مغازه هایی هم هستن که از فرشها و گلیم و انواع صنایع دستی داخلشون میشه فهمید ایرانی اند. وارد یکیشون میشیم و با فروشنده که یه پسر جوان هست گپی میزنیم. موقع خداحافظی یه بسته خرمای بم هدیه می گیریم !

10

19

ساعت هفت شده و هنوز تا غروب آفتاب وقت باقی مونده ولی تمام مغازه ها در حال بسته شدن هستن . هم زمان رستوران ها کارشون رو دارن شروع می کنن . هر چند بسته شدن مغازه ها برای توریست ها جالب نیست ولی نشون میده کار و پول درآوردن همه وقت مردم رو به خودش اختصاص نمیده و اینجا به اوقات فراغتشون هم اهمیت میدن. در ضمن مشخصه که با همین مقدار ساعات کار کردن میشه به اندازه تامین زندگی پول درآورد بطوریکه نیاز نباشه تا دیروقت کار کنی.

شب در کنار خانواده گرم و صمیمی میزبانمون اوقات خوشی داریم و شام خوشمزه ای که خانم خونه پخته رو نوش جان می کنیم. اینجا فرانسه ست ! کشوری که مردم به خورد و خوراکشون اهمیت میدن. میتونیم امیدوار باشیم که غذاهای خوب بخوریم و از بودن در فرانسه لذت ببریم. شام غذایی هست که با گوشت فراوان پخته شده و سس خوشمزه ای داره. عادت غذایی فرانسوی ها به این صورته که اول پیش غذایی سبک بعد غذای اصلی بعد مقداری پنیر و بعد از اون دسر می خورند. پنیر فرنسوی انواع مختلفی داره که بعضی هاشونم قابل خوردن نیست ! و مغازه هایی هست که بصورت خاص پنیر میفروشند.

20

قانون کار سختی دارند بطوریکه شاغلین ملزم هستن در هر سنی که استخدام شدن به مدت 42 سال خدمت کنند. مثلا دومینیکو و همسر و یه پسرش که همگی توی بیمارستان شاغلند تا سن 62 سالگی باید کار کنند و حتی بخاطر فرزند معلولی که دارند هم بهشون تخفیف نمیدن.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 + بیست =

بستن
بستن