اروپاایتالیاجهانگردیسایکل توریسمشهرگردیمکانهای دیدنی

تور سایکل توریسم اروپا روز بیست و هفتم و بیست و هشتم

روز بیست هفتم و بیست و هشتم 

یکشنبه 15فروردین :

صد و شصت کیلومتر رکابزنی دیروز انقدرا هم بد نشد چون برای امروز مسافت کمتری تا میلان خواهیم داشت. صبح با آندریا به سمت منزل دوستش میریم تا طبق قرار قبلی صبحانه رو با هم صرف کنیم. صبحانه مفصلی آماده شده ولی چه فایده خودشون کم می خورن ما هم معذب میشیم !

مسیرمون از کنار دریاچه پس کیارا می گذره که غرق در مه صبحگاهی جلوه وهم انگیزی به خودش گرفته. مه خیلی زود کنار میره و میشه مرغابی های وحشی رو دید که برای گرفتن صبحانه شون توی آب شیرجه میزنن  .

برای امروز 125 کیلومتر راه داریم که تا ساعت 3 بعدازظهر تمومش می کنیم و مستقیم میریم سراغ میدان دوئومو ولی راه بسته ست و جمعیت زیادی توی خیابون ها مشغول تشویق و هورا کشیدن هستن. از وسط خیابونا هم مسیرهایی با نوار جدا شده برای مسابقه دهنده ها. امروز مسابقات دوی مارتن برگزار میشه و تعداد زیادی از زن و مرد و پیر و جوان در حال مسابقه دادن هستن. دوچرخه ها رو توی دستمون هل میدیم و از وسط جمعیت راه باز می کنیم تا بالاخره به میدان مورد نظر میرسیم.

فرصت مناسبیه که به کلیسای جامع میلان بریم تا با دوچرخه ها هم عکسی بگیریم. اغلب از این فرصت ها کم پیش میاد. چون بیشتر وقتها ، زمانی که برای بازدید شهر بیرون میایم ، دوچرخه ها پیشمون نیست. امروزم باید تا شب منتظر بمونیم تا دوستمون توی میلان از سفر برگرده.

توی پارکی نزدیکی منزل دوستمون منتظر می مونیم و بازی بچه ها رو تماشا می کنیم. همه جای دنیا بچه ها زیبا و معصوم و دوست داشتنی هستن. نزدیک غروب اریک و نامزدش مهرناز از راه میرسن و میریم خونه شون.

دوشنبه 16 فروردین :

البته که مهرناز یه اسم ایرانیه و اریک خارجی ! خوب اریک یه دختر ایرانی رو بعنوان شریک زندگیش انتخاب کرده که اونم دانشجوی مد هست. صبحانه دستپخت اریک رو می خوریم و میریم بیرون برای گردش در شهر. امروز روز ریکاوریه.

میلان دومین شهر بزرگ ایتالیاست که شاید برای فوتبالی ها و دوستداران مد شناخته شده تر باشه چون دو تیم معروف داره به اسم آث میلان و اینترمیلان و یه ورزشگاه بزرگ و مجهز به اسم سن سیرو که البته به ما مربوط نمیشه ! و این شهر همردیف شهرهایی هست که مرکز مد و طراحی در جهان هستن مثل پاریس و نیویورک .

پارک سمپیونه مقصد اول ماست. این پارک که محوطه بزرگی رو به خودش اختصاص داده و شامل چند اثر باستانی شاخص میلان میشه توسط طراح معروف  امیلیو آلماگنا طراحی شده و با طاق صلح شروع میشه. این طاق که مشابه طاق پیروزی پاریس هست توسط ناپلئون ساخته شد تا نماد پیروزی این پادشاه باشه ولی بعدها که در جنگ واترلو شکست خورد و مجبور به ترک ایتالیا شد ، اسم این طاق هم به طاق صلح تغییر پیدا کرد. گفته میشه بعد از این ماجرا بود که ناپلئون در پاریس طاقی مشابه ساخت که امروزه گردشگران زیادی رو جذب پاریس می کنه.

پارک رو قدم زنان طی می کنیم در حالیکه از فضای وسیع و آرام و البته فوق العاده زیبای اون لذت می بریم. خود این پارک میتونه الگوی خوبی برای گسترش و ایجاد فضای سبز بشمار بیاد. طراحی اون طوری هست که کاملا به دور از سر و صدای شهره و فضاهای ساده ای برای ورزش مخصوصا دومیدانی داره. استخرهای کوچک و بزرگ از عوارض طبیعی داره که چند گونه جانوری توش زندگی می کنن و نکته مهمتر اینکه در اطراف آثار باستانی ساخته شده تا با یک تیر دو نشان بزنن !

در انتهای پارک قلعه بزرگ اسفورزسکو قرار گرفته که چندین حیاط داره و بخش های ساختمانی اون همگی تبدیل به موزه و گالری های هنری شدن. این قلعه برای محافظت از شهر ساخته شده بوده که چند بار هم بازسازی شده. از قلعه که خارج میشیم با منظره آب نمای زیبایی روبرو میشیم که فواره های بلندی داره و حسن ختام پارک هم بشمار میاد.

در خیابان های میلان قدم میزنیم و به خیابان دانته میرسیم که پرچم های کشورهای مختلف جهان نظرمون رو جلب می کنه. دنبال پرچم ایران می گردیم و با دیدنش ذوق زده میشیم !

انتهای این خیابان به میدان دوئومو میرسه که دیروز یه نگاه گذرا بهش انداختیم.کلیسای جامع میلان به اسم دوئومو در این میدان قرار گرفته و این کلیسا دومین کلیسای بزرگ جهان بعد از سن پیر واتیکان بشمار میاد که پایان ساختش بدستور ناپلئون بوده و تاجگذاری او هم در همین کلیسا بوده به همین دلیل مجسمه ای از ناپلئون که سوار بر اسب هست در روبروی کلیسا و محوطه میدان وجود داره.

وجه تمایز این کلیسا با کلیساهای دیگه ستون های بلند و مرمرین اون هست و تعداد زیاد مجسمه های بکار رفته در ساختمان اون که به 3600 عدد میرسه. بطوریکه از دورنما کاملا سیخ سیخی دیده میشه ! این کلیسا بیش از 30 ستون داره که همگی از مجسمه های مرمرین ساخته شدن و این مجسمه ها سمبلی از حواریون حضرت عیسی هستن.

یه صف نه چندان طولانی رو تحمل می کنیم و موفق میشیم بلیط کلیسا رو بخریم.البته همه جا بازدید کلیسا مجانیه که این بلیط بخاطر فضاهای جانبی کلیساست. دو نوع بلیط هست که یکی 8 یورو و دیگری 15. گرونتره شامل بازدید از موزه هم میشه که اونو بی خیال میشیم . بلیط ارزونتر شامل بازدید از خود کلیسا ، مقبره پاپ ، محوطه باستانی زیر کلیسا و بالا رفتن از برج میشه که این مورد آخر رو حسابی رودست خوردیم !

داخل کلیسا زیبا بود ولی مقبره پاپ چیز خاصی برای دیدن نداشت. محوطه باستانی هم تخلیه شده و بجز چند دیوار آجری جاذبه ای نداشت. در واقع 16 یورو رو دور انداختیم. چون از قضیه برج هم بی اطلاع بودیم و وقتی رسیدیم خونه فهمیدیم که این گزینه هم توی بلیطمون وجود داشته !

برای ناهار یه رستوران ترک پیدا می کنیم و با یه دونر کباب اساسی دلی از عزا درمیاریم. بعد از یک مغازه دوچرخه فروشی یه تایر اضافی می خریم به قیمت 8 یورو . چون چند روز پیش  دوچرخه من پنچر شد و لازم هست محض احتیاط یه تایر بیشتر پیشمون باشه.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده + 17 =

بستن
بستن