آذربایجان شرقیایرانگردیدوچرخه کوهستان

روستای آشان روستای عسل

دوچرخه کوهستان

مراغه – روستای آشان

 1393.01.15

پیر زن را دوست دارد پیر مرد

دل به چمشش میسپارد پیرمرد

تا به دست دارد دلش را چون قدیم

سخت همت میگمارد پیرمرد

تازه از عشق قدیمی ذره ای

پا فراتر میگذارد پیرمرد

……..

از صدایش محبت میبارید ،پیرمرد دیگری از کنارش رد میشد و با گلایه گفت همه درخت ها را سرما برد و پیرمرد با آرامش گفت “هرچه خدا بخواهد همان میشود” . با بیلش به دخت های باغش کود میداد.

 یه گوشم پیش حبیبه بود و اون یکی گوشم پیش پیرمرد . از دور صدا زد” پسر بیا از اینجا چوب ببر و بسوزونید سرده چطور تو این سرما تا اینجا با دوچرخه اومدید؟”

بعد صبحانه رفتیم پیشش وقتی دید ما زن و شوهر هستیم و فعالیت های ورزشی میکنیم خوشحال شد و یاد قدیما و جوانیش افتاد گفت” همدیگه رو دوست داشته باشید و به هم محبت کنید ” اسمش حاج معصومی بود یه مدتی میشود چشمم دنبال اینجور پیرمردی بود ، خدا حفظش کنه.

 

پی نوشت:

کل مسیر رکابزنی 32 کیلومتر

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 4 =

بستن
بستن