اروپاجهانگردیسایکل توریسمفرانسه

تور سایکل توریسم اروپا روز سی و ششم

روز سی و ششم

 ملون

سه شنبه 24 فروردین – 12 April

امروز یه راه طولانی تا شهر Melun (ملون) داریم ، آخرین شهر قبل از پاریس. صبح زود بعد از یک صبحانه مختصر از تروی میزنیم بیرون. مسیر سر راسته ، کافیه جاده شماره D660 رو ادامه بدیم تا به شهر sens (سونس) برسیم.

دشت های وسیع خیلی سبز و مزارع بی انتهای خیلی زرد همه جا گسترده شدن. بنایی نیمه کاره فکرمون رو به خودش مشغول کرده و نمیتونیم حدس بزنیم این بنا وسط مزارع چه کاربری میتونه داشته باشه. شایدم نیمه کاره نباشه. شایدم یه بنای تاریخیه. ما که نفهمیدیم ! از ظهر آسمون پر شده از ابرهای تیره که از دور دست احتمالا همونجا که مقصد امروز ما هست داره با سرعت به سمتمون میاد. باد نسبتا تندی می وزه و چون همه جا مسطح هست ، هیچ جوری نمیشه از دستش خلاص شد.

1

2

ظهر میرسیم به سونس و تا اینجا چند ساعت تو باد رکاب زدیم و بعدش بارون گرفت. بارون خیلی بهتر از باده ! ولی سونس که رسیدیم دیگه بارون هم تموم شد و پانچوهامون رو درآوردیم. یه دوچرخه سوار تو همون ابتدای شهر ما رو به خونه شون دعوت کرد که از محبتش تشکر کردیم و به راهمون ادامه دادیم چون دوستانمون توی ملون منتظرمون هستن.

3

4

تو شهر سونس میشه رودخانه بزرگ و پرآب “سن” رو دید. رودخونه سن همون رودخونه ای هست که از وسط پاریس می گذره. کافیه در امتداد این رودخونه رکاب بزنیم تا به پاریس برسیم. اما قبلش توی شهر سونس جایی کنار سن که حسابی آروم و زیباست توی یه پارک توقف می کنیم تا ناهارمون رو بخوریم. یه جوان هم توی پارکه که داره به تنهایی و با یه دوربین پیشرفته نقشه برداری انجام میده. یاد دوران دانشجویی خودم میافتم که با دوربین های روسی قدیمی پوستمون کنده میشد تا نقشه برداری کنیم و چقدر هم وقتگیر بود.

5

6

تصویر خونه های کنار رودخونه در داخل آب آرام رود منظره زیبایی رو بوجود آورده که ما هم از دستش نمیدیم و چند تا عکس می گیریم و بعد راه میافتیم سمت ملون.

7

نزدیکای عصر بعد 128 کیلومتر رکابزنی میرسیم به ملون و در حالیکه هوا دوباره داره ابری و طوفانی میشه میریم سمت منزل دوستمون. قبل از اینکه زحمت زیادی برای پیدا کردن آدرس بکشیم باسیل خودش ما رو پیدا می کنه ! آخه دو تا دوچرخه سوار با کلی بار و بندیل  که با رنگ قرمز هم نشانه گذاری شده باشن (یعنی ما !) همه جا تابلو هستن ! درست موقعی که وارد خونه میشیم بارون تندی هم شروع به باریدن می کنه. کاملا به موقع !

باسیل یه مرد چشم آبی با موهای پرکلاغی و بیست و هفت هشت ساله ست که با همسرش ماری توی یه آپارتمان نقلی و زیبا زندگی می کنن و مدت زمان زیادی هم نیست که ازدواج کردن.دو تا شونم تازه از سر کار برگشتن و تا ما یه دوش بگیریم ، شام رو آماده می کنن. بالا سر ماری ایستادم و حساسیتش رو برای اندازه خورد کردن مواد غذایی تماشا می کنم. داره خوراک مرغ درست می کنه ولی مواد رو داخل نون لواش مانندی میریزه و میذاره داخل فر.

8

برخلاف صاحبخونه مهربان و مهمان نوازمون ، گربه سیاهه که بهش کشو میگن اصلا رفتار دوستانه ای نداره و ترجیح میده بجای ناز کردن بره توی بالکون بشینه و بارون رو تماشا کنه ! نیما و باسیل رفتن توی کامپیوتر و نیما موفق میشه تعداد زیادی آهنگ فرانسوی بدست بیاره و همچنین یه نرم افزار که تمام مسیرهای دوچرخه سواری اطراف پاریس رو داره. طبق این نرم افزار مسیری از ملون تا پاریس وجود داره که از وسط روستاها و مناطق جنگلی عبور می کنه و به گفته باسیل بسیار زیباست. فقط مسیر رو کمی طولانی تر می کنه. چون مسیر سر راست 40 کیلومتره ولی مسیر جدید 70 تاست که تصمیم می گیریم امتحانش کنیم.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − چهار =

بستن
بستن