اروپاجهانگردیسایکل توریسمشهرگردیفرانسهمکانهای دیدنی
تور سایکل توریسم اروپا روز سی و هشتم
روز سی و هشتم – پاریس
پنجشنبه 26 فروردین – 14 April
اولین روز پاریس گردی مون رو با تهیه چند تا نقشه شهری از متصدی هتل شروع می کنیم. یکی از نقشه ها تمام مسیرها و ایستگاههای مربوط به انواع وسایل نقلیه رو نشون میده که یه مدت طول می کشه بفهمیم چی به چی هست. یه ایستگاه مترو درست سر کوچه مون قرار داره (ایستگاه کلنل فابیون) که کارمون رو خیلی راحت کرده. از فروشنده بلیط راجع به بلیط های مختلف سوال می پرسیم که از بلیط های یکطرفه یکبار مصرف دارند تا کارت های اعتباری چند ماهه. یه بلیط دو روزه می خریم هر کدام 18 یورو میشه که می تونیم بصورت نامحدود از انواع وسایل نقلیه استفاده کنیم. برای ما که می خوایم تو همین دو روز اول بیشترین بازدیدمون از شهر رو داشته باشیم این بلیط ها خیلی بدرد بخور و باصرفه هستن.
چند تا خط مترو عوض می کنیم و تو ایستگاه سن میشل پیاده میشیم. از روی نقشه پیدا کردن مقصد خیلی راحته کافیه نقشه مکان های دیدنی رو با نقشه مسیرهای حمل و نقل تطبیق بدی. میدان سن میشل با کلیسایی به همین نام با تمام خیابون ها و کوچه ها و مغازه های اطرافش جزو محله های قدیمی پاریس هست و مرکز شهر قرار گرفته که میشه در اطرافش مکان های تاریخی زیادی رو پیدا کرد. کتابفروشی های این محل هم قدیمی و دارای سابقه طولانی اند که هر اهل کتابی رو به خودشون جذب می کنن.
یه کم توی کتابفروشی ها می چرخیم و بازدید دقیق تر رو به وقت دیگه ای موکول می کنیم. از خیابان Dauphine میریم بالا که پره از انواع رستوران ها و فروشگاههای مختلف. مقصدمون معبد پانتئون هست که با ده دقیقه پیاده روی بهش میرسیم.
پانتئون به معنای “همه خداها ” ست. آرامگاه پانتئون ( Panthéon ) ساختمان بسیار قدیمی و زیبایی هست که با همه بناهای معمولی فرق داره با 110 متر طول و 83 متر عرض و ستون های زیادی که تو ورودی بنا به چشم می خورن. داخل این آرامگاه، به سبک معابد یونانی ساخته شده و درابتدا کلیسا بوده، بعد به مقبره و آرامگاهی برای دفن بزرگان علم و سیاست تبدیل شد. در این آرامگاه، بزرگانی همچون امیل زولا، ویکتورهوگو، ژان مولن، ماری کوری، الکساندر دوما و … مدفون هستن.
تو محوطه معبد ، روی زمین و روی پله ها دانشجوهای زیادی در گروه های چند نفره نشستن روی زمین و مشغول گپ زدن و خوردن خوراکی هاشون هستن. اینجور روی زمین پخش شدن ها ! رو میشه در اطراف همه بناها ملاحظه کرد. آسمون ابریه و هرلحظه امکان بارش وجود داره. توی پاریس اغلب همه چتر بدست از خونه خارج میشن . البته بارندگی ها هم پراکنده ست و زود تموم میشه.
راه رفته رو برمی گردیم و توی مسیرمون از پانتئون تا سن میشل به چند تا فروشگاه لوازم کوهنوردی سر میزنیم. فقط محض تماشا و مقایسه قیمت ها و تجهیزات. و بعد باید بریم سمت دیگه رودخونه سن. این رودخونه تعداد زیادی پل داره که خیلیاش تاریخی هستن. پل نوف (Neuf)توی مسیرمونه که یه پل کاملا سنگی مربوط به دوره هنری چهارم هست و طاق هایی شبیه پاگرد داره. تو این پاگردها اغلب میشه نقاشانی رو دید که آثارشون رو برای فروش به نمایش گذاشتن. یا نوازنده هایی که مشغول آوازخوانی و نواختن ساز هستن. مردم هم برای استراحت و تماشای منظره رود تو این پاگردها جمع میشن. رودخانه سن وسطش یه جزیره هست به اسم دولاسیته که پل نوف در انتهای سمت غربی این جزیره هست.
مجسمه هنری چهارم هم در این مکان قرار داره که سوار بر اسب و با صورت خندان حکاکی شده . البته از مجسمه که بگذریم آنچه بیشتر جلب توجه می کنه تعداد بسیار زیاد قفل هایی هست که سرتاسر نرده های اطراف این مجسمه رو پوشونده.اینجا به پل عشاق هم معروفه. زوج های عاشق ! میان و روی این نرده یه قفل به یادگار میذارن که تنوع و زیبایی قفل ها تماشائیه.
از پل می گذریم و در همون نزدیکی کلیسای نوتردام (Notre Dame)خودنمایی می کنه. نوتردام به فرانسه یعنی بانوی ما.دو تا برج دوقلو به ارتفاع 70 متر داره و ناقوس بزرگی در برج سمت راست به چشم می خوره که گفته میشه 13 تن وزن داره و بزرگترین ناقوس دنیاست ! البته فکر می کنم دلیل شهرت این کلیسا بخاطر رمان گوژپشت نتردام باشه.
ساعت یازده ست و میریم سمت موزه لوور (Musée du Louvre) که همون نزدیکی هاست. یه ساختمون قدیمی بی سر و ته جلوچشممون هست که هرچه دورش میزنیم درش رو پیدا نمی کنیم ! از رهگذرا هم که می پرسیم میگن که باید همچنان به چرخیدنمون ادامه بدیم. بالاخره درش پیدا میشه و با سیل عظیم جمعیت حاضر وارد راهروهای ساختمون میشیم. بعدا فهمیدیم این ساختمون قبل از ساخته شدن کاخ ورسای ، کاخ سلطنتی پادشاهان فرانسه بوده برای همین بسیار بزرگ و وسیع هست . این کاخ در حال حاضر یه بنای عظیم دیگه رو در دل خودش جا داده که همون موزه لووره.
از راهروها می گذریم و وارد حیاط کاخ میشیم. حیاط یه باغ وسیعه که مردم زیادی برای تفریح توش گردش می کنن.این باغ به باغ تویلری معروفه و بعد از اون میدان کنکورد قرار داره که به خیابان شامپزالیزه وصل میشه. وسط حیاط یه هرم شیشه ای بزرگ هست و بهش پی پیرامید گفته میشه و عکسشو توی اینترنت زیاد دیده بودم و فک می کردم ساختمون موزه همین هرم باشه ولی این هرم شیشه ای زیبا تنها یه نورگیر برای فضای بسیار بزرگ زیرزمین کاخ هست. این زیرزمین سه طبقه کل مجموعه موزه هست که تنها وقتی شروع به بازدیدش می کنی می فهمی چه عظمتی داره.
از پله های هرم پایین میریم و از بخش اطلاعات چند تا نقشه برمیداریم که به تفکیک هشت زبان دنیا در اختیار توریست ها قرار می گیره. نقشه ای که همه طبقات و پلان ها و تالارهای متعدد رو به طرز ماهرانه ای طبقه بندی کرده و آثار برجسته هر قسمت رو مشخص کرده. توی این موزه همه کشورهای جهان و همه تمدن ها برای خودشون بخش وسیعی در اختیار دارن و اگه موفق بشی همه موزه رو بگردی میتونی کل تاریخ بشررو در این مجموعه ملاحظه کنی.
بلیطش نفری 15 یورو هست که می خریم و از طبقه اول شروع می کنیم. طبقه اول خودش سه بخشه و هر بخش چند تالاره و هر تالار چندین تمدن رو شامل میشه ! بخش آمریکای جنوبی ، یونان و ایتالیا و هند و چند جای دیگه رو تموم می کنیم و جاهایی که رفتیم رو توی نقشه علامت میذاریم که سردرگم نشیم. بعد میریم سراغ مصر باستان که برای خودش دنیائیه ! از کنار اهرام شبیه سازی شده که هنوز در حال ساخت هستن عبور می کنیم و به مومیایی ها میرسیم. جالب اینکه حتی یه مومیایی واقعی مربوط به یکی از شاهزادگان مصری هم توی موزه هست. سرزمین تاریخی و اعجاب انگیز مصر پر از شگفتی هاست که نمی تونیم هیچ بخشش رو ندیده رد بشیم.
کم کم داریم خسته و گرسنه میشیم. راه برگشت رو در پیش می گیریم تا خودمون رو به رستوران موزه برسونیم. در مسیرمون بازدیدی سرعتی ! هم از بخش ایران می کنیم که قسمت های عظیمی از تخت جمشید رو شامل میشه و بازدید دقیق تر رو موکول می کنیم به بعد ناهار.
با پاهای آویزون و شکمی خالی به رستوران میرسیم و از قیمت بالای غذاها برق از کله مون می پره ! ترجیح میدیم با کمی سرعت عمل خودمون رو به بیرون موزه برسونیم و از خیابون های اطراف غذا تهیه کنیم. تقریبا داریم توی خیابون میدویم تا وقت بازدید رو از دست ندیم. از یه کبابی که صاحبش اهل کشور مغربه دو تا ساندویچ دونر می خریم و برمی گردیم موزه.
میایم بیرون و میریم به میدان کنکورد ( Place de la Concorde ) که یه تاق نصرت وسطش قرار داره . این تاق از تاق پیروزی کوچکتره و مابین این دو تاق خیابان شامپزالیزه ( Champs-Elysées ) قرار گرفته. بازدید امروزمون رو همینجا تموم می کنیم و خودمون رو به هتل میرسونیم که حسابی خسته شدیم. خوشبختانه سر خیابونمون یه فروشگاه بزرگ هست که قیمت هاش هم خیلی مناسبه و همه خریدهای روزانه مون رو میتونیم از اونجا انجام بدیم.