اروپاجهانگردیسایکل توریسمفرانسه

تور سایکل توریسم اروپا روز سی و چهارم

روز سی و چهارم

 کوقبون

یکشنبه 22 فروردین – 10 April

دومینیکو نقشه راهمون رو پرینت کرده و خودشم آماده ست تا مقداری از راه رو با ما رکاب بزنه. چون راهنما داریم نیازی نمی بینیم نقشه رو چک کنیم و راهیابی کنیم. از قرار معلوم جاده ای مخصوص دوچرخه هست که بسیار زیباست و مخصوصا امروز که یکشنبه و روز تعطیله این جاده خالی از هرگونه ماشینی خواهد بود.

1

در کنار دومینیکو جاده مخصوص رو که از وسط یه جنگل حفاظت شده عبور می کنه رکاب میزنیم و از مناظر طبیعی لذت می بریم. جالبه در بعضی قسمت های جنگل ، جایی که میاد میرسه به جاده و شیب تند میشه برای این که حیوانات کوچک مثل روباهها بطور اتفاقی وارد جاده نشن و در اثر تصادف از بین نرن ، حصارهای کوتاهی مابین منطقه جنگلی و جاده کشیده شده و انتهای هر حصار یه سوراخ ایجاد کردن که حیوون بتونه از یه تونل زیر زمینی خودشو به سمت دیگه جاده برسونه.

2

هوا آفتابیه و همه جا سرسبزه و جون میده برای دوچرخه سواری. البته جاده پستی و بلندی زیادی داره و بعضی شیب هاش حسابی نفس گیره. دومینیکو اعتراف می کنه که اولین باره داره این جاده رو رکاب میزنه ! تا 30 کیلومتر باهامون میاد و بعد ازش خداحافظی می کنیم.

مسیر بقدری زیباست که اصلا دلمون نمی خواد تموم بشه ! هر جا دوست داریم توقف می کنیم و عکس و فیلم می گیریم. چون خیلی از روزها بدلیل نامساعد بودن هوا و یا مشکل بودن شرایط جاده و نداشتن وقت کافی نمی تونستیم عکس هایی که دوست داریم رو بگیریم. امروز رو غنیمت شمردیم و از فرصت استفاده می کنیم.

3

5

در تمام طول مسیر مکان هایی برای استراحت تعبیه شده که ایده جالبی داشتن. در هر ده الی بیست کیلومتر یه جاده فرعی ساخته شده که کمی از جاده دورت می کنه و میره داخل فضایی آمیخته با طبیعت . چند تا میز و صندلی مقاوم و تعداد زیادی سطل زباله گذاشتن و انتهای راه فرعی دوباره به جاده وصل میشه. این مکان ها فرصتی ایجاد می کنه تا توی محیطی آرام توقف کنی و ضمن بهره مندی از طبیعت کمی استراحت کنی و چیزی بخوری.

4

بعد از 90 کیلومتر رکابزنی به Chatillon میرسیم که تا غروب آفتاب هم چیزی نمونده. چون امروز برای خوشگذرونی خیلی وقت گذاشتیم ! نیما آدرس دوستمون  که قراره امشب مهمونش باشیم رو چک می کنه . گوگل مپ جایی 50 کیلومتر دورتر رو نشون میده ! همینجور هاج و واج موندیم که چطور شد اینطوری شد ! آخه قرار بود فقط 90 تا باشه. تازه وقتم نداریم که بخوایم خودمون رو برسونیم. گویا شاتیلون هم اسم استانه و هم اسم شهر. ما باید در استان شاتیلون شهر Tonerre رو مد نظر قرار میدادیم و از دیژون بسمت تونق رکاب میزدیم که یه اختلاف درجه کوچک ما رو به جای دیگه ای رسوند.

6

7

8

9

10

12

بدنبال یه جا واسه کمپ زدن می گردم که نیما با یکی دیگه از دوستانمون تماس می گیره و هماهنگ میشه . باید بریم کوقبون که 18 کیلومتر با شاتیلون فاصله داره و در مسیر شامونت هست. سریع براه میافتیم تا قبل از تاریکی به مقصد برسیم. لامصب همه شم سربالائیه ! بعد از آخرین روستا با الیزابت همسر دوستمون تماس می گیرم و آدرس دقیق رو می پرسم. خونه شون 2 کیلومتر بعد از روستای کوقبون (Courban) توی یک دشت باز و وسط مزارع وسیع گندم قرار گرفته. جایی مثل یک رویا ! یک خونه تنها با کلی ابزارآلات کشاورزی و چند تا طویله و استبل و مرغداری که همشون خالی هستن و تا چشم کار می کنه مزرعه و مزرعه ….

11

الیزابت به استقبالمون میاد که یک زن میانسال و مهربونه. خونه رو نشونمون میده و به اتاقمون راهنمایی می کنه. خونه خیلی بزرگیه که فقط 5 تا اتاق خواب طبقه بالا داره ! ولی حسابی شلوغ و به هم ریخته ست چون الیزابت و همسرش بعد ازدواج دو تا دخترشون توانایی اداره این خونه بزرگ و مزرعه ها رو ندارن. همسرشم برای یه تور دوچرخه سواری راهی شده و در واقع وقتی نیما بهش زنگ زده بود که برای امشب هماهنگ بشه اون روی دوچرخه بوده !

الیزابت شام درست می کنه و دور هم می خوریم. غذایی به اسم کانل که از ماهی چرخکرده و یه نوع سس خوشمزه درست شده و کنارشم بورانی اسفناج هست. بعد شام هم برامون بستنی میوه ای میاره که بهش منگو میگه و طعم متفاوتی با بستنی های ما داره. توی فرصت شب نشینی مون ازش راجع به زندگیش می پرسیم و اونم با خوشحالی توضیح میده که بتازگی نوه دار شده . از مادربزرگ بودن حس خوبی داره که میشه برق شعفش رو توی چشماش دید.

عاشق سوارکاری با اسبه و یه بارم از روی اسب افتاده و پاش شکسته . همین الانشم پاش می لنگید ولی دوست داشت بازم به سوارکاری برگرده. جای تعجب نیست چون یه همچین آدمایی میتونن با سایکل توریست ها جور دربیان ! و بعد ازش می پرسم توی این جای درندشت و دورافتاده که تنهاست مشکلی براش پیش نمیاد. میگه اینجا انقدر امنیت داره که بعضی شبها یادش میره درها رو قفل کنه ولی هیچ وقت هیچ اتفاق ناگواری پیش نمیاد.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 − 8 =

بستن
بستن