کوه سهند
1391/08/26
دلم برف میخواست یه کوه برفی
سهند کوهی که دم دسته و راحت میشه رفت با بچه ها هماهنگ شدیم که جمعه بریم سهند روز پنج شنبه شب نفرات مشخص شد شش نفر و قرار شد دوتا سواری بگیریمو بریم ولی امیر(محشری) زنگ زد گفت نمیام خیلی ناراحت شدم که چرا دقیقه 90 میگه نمیام و قرار شد دیگه برنامه ها رو بهش نگیم قرار شد مهدی (داداشم) صبح ما رو بزاره کرده ده .
جمعه
آماده حرکت شدیم و رفتیم سرکوچه که هادی رو برداریم که آقا هادی( عبادی) خواب تشریف داشتن و بعد از کلی در زدن اومدن و و دوتا مهدی(عباسی و عیوضی) رو هم تو مسیر برداشتیم ساعت 6 رسیدیم کرده ده و حرکت کردیم هوا عالی بود و مسیر برفی
نزدیکی های پناهگاه بودیم که صدای ماشین اومد و از دور شبیه ماشین آقا فرهاد بود که رسیدن و ما رو سوار کردن آقا کریم(ملکی) و آقا فرهاد(حق گشایی) و آقای شاهین(اسکندری) میگفتن قرار بود برن زرتشت که بعد از خوردن کله پاچه نظرشون عوض شده و میدونسن ما میایم سهند .
کنار چشمه صبحانه خوردیم و آماده شدیم به اصرار گروه من جلودار شدم و مسیر رو برف کوبی کردم از پناهگاه تا قله برف زیادی بود و با ماشاا… های آقای ملکی رسیدیم قله هوا خیلی خوب بود
من اولین بار بود با گروه آقا فرهاد و کریم آقا میومد کوه و خیلی دلم میخواست باهاشون یک برنامه داشته باشم و همون جور که انتظار داشتم کوهنوردان خوب و با اخلاقی بودن
تو قله یه چای خوردیم و عکس گرفتیم و راه افتادیم پایین
رسیدیم کنار چشمه و ناهار خوردیم و فرشاد(اسکندری) هم با موتورش اومده بود !!!
بعد سوار ماشین شدیم وخیلی خوش حال از این که این همه مسیر رو تو گل پیاده نیومدیم دست آقا فرهاد درد نکنه که ما رو رسوند و ماشینش همیشه پر گاز پر بنزین باشه!
