آذربایجان شرقیایرانگردیدره نوردی
دره اسپران مراغه
دره اسپران مراغه
1391/03/19
نه تو می مانی و نه اندوه
ونه هیچیک از مردم این آبادی
لحظه ها عریان اند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
هوا که یواش یواش گرم میشه آدم یاد آب بازی میافته! ما هم از پارسال که رفتیم دره آندرسم و کلی آب بازی کردیم ، یاد گرفتیم که بهش میگن دره نوردی! حالا چشممون همیشه دنبال دره هاست که شناسایی شون کنیم برای تابستون. دره اسپران با اون اسم خوشگل و گول زننده ش دره ایه که واقعا زیبا و فریبنده ست.
این دفعه مهدی عیوضی ، مهدی عباسی ، مسعود طاهری و من و نیما بودیم . رفتیم که برای اولین بار این دره رو پیمایش کنیم. البته با اصول دره نوردی.
جمعه صبح با یک پیکان از میدان راهن راه افتادیم که راننده ش همین که فهمید ما غارنوردیم شروع کرد به افسانه بافتن راجع به هامپوئیل و کلی سرمونو گرم کرد! نرسیده به روستای آشام از یه جاده خاکی در سمت چپ میریم بطرف دره. از کنار رودخونه ادامه میدیم و هر چه جلوتر میریم از فضای باغ گونه کم شده و محیط جنگلی میشه.
یه جایی که چار تا کنده درخت رو مثل صندلی بریدن و وسط درختا گذاشتن صبحانه می خوریم و بعد نیم ساعت دیگه جلوتر میریم.دره همچنان ادامه داره (تا سهند) ولی ما برای تمام کردنش وقت نداریم.از همون وسطها میریم داخل آب و هارنس ها رو می پوشیم. من و نیما لباس دره داریم که مزیتش بعدا معلوم میشه. حجم آب خوبه و گاهی تا کمر میرسه. توی مسیر سه تا حوضچه و دو تا آبشار رو رد می کنیم. حوضچه ها عمقشون در حدیه که میشه شنا کرد و پا به کف نمیرسه. آبشارها هم یکی 2 و دیگری 5 متر هستند.
از زیبایی های خاص منطقه وجود صخره ها و سنگ ها با اشکال مختلف است که آدمو برای سنگنوردی وسوسه می کنن. و خنکی آب که گرما رو از یاد میبره. و اینجاست که می فهمی لباس دره به چه کار آید!
تا ساعت 13 خودمون رو از دره می کشیم بیرون و همینطور که مثل موش آبکشیده ، داره بارون ازمون میباره میریم سمت جاده خاکی. تو یکی از کلبه ها (با اجازه صاحبشون!) لباس های خشکمون رو که توی کوله آب بندی کرده بودیم ، می پوشیم و زنگ میزنیم به همون دوست خوش صحبتمون که صب ما رو رسوند که بیاد دنبالمون.