روز شانزدهم
چهارشنبه 4 فروردین
چه کسی یادش می مونه بعد از یک سفر دور و دراز چه سختی هایی کشیده ؟ تنها شیرینی سفر و لذتی که از لحظات شاد و خوش خاطره داشتی تو ذهن باقی می مونه. حتی شبها که گزارش ها رو می نویسم تمام سختی ها و خستگی ها رنگ باختن و فقط زیبایی هاست که توی ذهنم می درخشن . شاید فقط کسانی که تجربه های مشابهی دارند میتونن تصور کنن که چنین سفرهایی چه جور سختی ها و چه نوع لذتی داره. برای همینه که باید خودتون سفر کنید و تجربه ش کنید. حرفهای زیادی هست که نمیشه مفصل توضیح داد. تجربه های فراوانی که نیاز به ساعت ها و روزها و شاید ماهها وقت داره که بتونی انتقالش بدی. اونم نه همه مطلبو. و حرف هایی هست برای نگفتن … حرف هایی که مال خود خودت هستن … این حرف ها برای هر کسی منحصر بفرده. هر کسی که میره و تجربه می کنه حرفهای ناگفته متفاوتی داره…
صبح برخلاف هشدارهای فرانچسکو مبنی بر بارانی بودن هوا ، حرکتمون رو شروع می کنیم و فرانچسکو هم تا خروجی شهر باهامون همراهی می کنه. از داخل شهر که راههای مخصوصی برای دوچرخه وجود داره میرسیم به تونلی که راه مخصوص دوچرخه داره ! این یکی دیگه ماورای تصور یک دوچرخه سوار بینواست ! این جاده های مخصوص انقدر مخصوصن که وسایل نقلیه دیگه حتی نمیان توش یه بوق بزنن !
تا بیایم ناپولی رو تموم کنیم ده کیلومتر پیش رفتیم و شهرهای بعدی هم به هم چسبیده هستن. کنار دریای زیبای مدیترانه هستیم و نم نم بارون میزنه به صورتمون. کم کم همون نم نم تبدیل شد به شرشر بارون و مجبور شدیم تو یه پمپ بنزین پناه بگیریم .
طراوت بارون بهاری حسابی سرحالمون آورده و هرچند سرعتمون رو می گیره و خیسمون می کنه ولی شادابی فوق العاده ای داره که نمیذاره خنده از لبامون محو بشه. هر از چند کیلومتری میریم و یه جا پناه می گیریم و آبمون رو می چلونیم ! توی همین توقف ها هم با آدم های جالبی آشنا میشیم. بارون بیشتر از 4 ساعت ادامه داشت و ما در هر حال به رکابزنی مون ادامه میدیم
بعد 60 کیلومتر توی یک رستوران بین راهی ناهار می خوریم و بعد از 95 کیلومتر رکابزنی به شهر فورمیا میرسیم.
بارون دوباره شروع شده . همینجور توی مسیرمون چند تا هتل قیمت می کنیم که چون شهر ساحلی هست زیر 60 یورو اتاق پیدا نمیشه. با یکیشون که خیلی هم خوش برخورده یه کم چونه میزنیم و با احتساب صبحانه به 65 تا راضی میشه.
جای قشنگیه . از فرصت باقی مانده روز استفاده می کنیم و میریم کنار دریا که داره طوفانی میشه و بارون هم شدت بیشتری گرفته. کمی سربه سر موجها میذاریم و برمی گردیم هتل تا به وضع خورجین ها رسیدگی کنم. امروز حسابی گلی شدن و باید تمیزشون کنم. ولی داخلشون خشکه خشکه.
