روز بیست و چهارم (اسلو-Oslo) –نروژ
جمعه 18 فروردین 96
7 آپریل 2017
امروز روز استراحت و گردش در اسلوست. یه نقشه از ژان نیکولا می گیریم که نشون میده مکان های دیدنی شهر تقریبا در یک راستا قرار گرفتن و میشه با چند کیلومتر پیاده روی بهشون دسترسی داشت. از کنار اسکله ای که دیروز کشتی مون پهلو گرفته بود رد میشیم . این اسکله سازه های معماری جالبی رو در خودش جای داده که در نوع خود بی نظیرند.
به مرکز شهر میریم که نسبتا جای شلوغیه و به مغازه هایی که ژان روی نقشه علامت زده سرکی می کشیم. دنبال سوغاتی های نروژی هستیم که اغلب میشه توی مغازه های سوغاتی فروشی مدل های مختلفی از چیزهایی که توریست ها دوست دارن رو پیدا کرد مثل کشتی وایکینگ ها ، عروسک هایی با موهای ژولیده و دماغ گنده و دم دراز ، عروسک خرس قهوه ای و گوزن شمالی و شال و کلاه پشمی دستباف.
در مورد عروسک های دم دراز از مارتا که پرسیدم بهم توضیح داد اونا ترول هستن. ترول ها موجودات افسانه ای اند که توی تاریکی و مابین درختان و سنگ های بزرگ زندگی می کنن. مثل جن ها خوب و بد دارن و بعضی ها به وجودشون اعتقاد دارن.
کشتی وایکینگ ها هم مختص نروژ نیست بلکه وایکینگ ها قومی بودند که در منطقه اسکاندیناوی زندگی می کردند. اسکاندیناوی امروزه شامل کشورهای دانمارک ، نروژ ، سوئد و فنلاند میشه و زبان این چهار کشور با وجود تفاوت های بسیار ، اشتراکاتی داره که برای تمام اهالی اسکاندیناوی قابل فهمه. مثلا یه سوئدی براحتی میتونه حرف های نروژی ها رو بفهمه.
میریم سمت پارک ویگلند که فاصله ش زیاده ولی بخاطر مجسمه های زیبایی که داره ارزش این همه پیاده روی رو داره.توی این پارک مجسمه های فراوانی از انسان در حالات مختلف قرار داده شده که اثر دست ویگلند ، مجسمه ساز بزرگ نروژیه. به سبب وجود اساتید مجسمه سازی در این شهر بوده که اسلو رو بعنوان بهشت مجسمه سازی می شناسن.
در مسیر برگشت از کاخ سلطنتی دیدن می کنیم که موقع تعویض شیفت نگهبان هاشون هست و مراسم جالبی براش دارن که برای توریست ها جذابیت داره. نروژ یکی از قدیمی ترین حکومت های سلطنتی رو داره بطوریکه آخرین سلسله سلطنتی به مدت 1100 ساله که در این سرزمین حکومت می کنه و آخرین پادشاه هنوز در قید حیاته و با خانواده ش تو همین شهر زندگی می کنه.
برمی گردیم به مرکز شهر جایی که یک کبابی پیدا می کنیم و صاحبش اهل کشور آذربایجانه. ناهار پرملات و خوشمزه ای می خوریم که قیمتش نسبتا گرونه. در بین کشورهای اسکاندیناوی که واحد پولشون کرونه ، نروژ از همه شون گرون تر محسوب میشه. البته هر کشور کرون مخصوص خودش رو داره و دلار و یورو چندان رایج نیست برای همین ما هم ترجیح میدیم از ویزا کارتمون برای خرید استفاده کنیم . با هر بار استفاده ، مبلغی هم بعنوان کارمزد تبدیل ارز کسر میشه.
برمی گردیم خونه و مستقیم میریم روی بالکن که صندلی های راحتی برای گرفتن حمام آفتاب داره. اتفاقا امروز هوا حسابی آفتابیه و مارتا از این قضیه خیلی متعجبه. میگه شانس شماست که انقدر هوا خوبه. آفتاب حتی در موقع ظهر هم بالای سرمون نیست بلکه بخاطر نزدیکی به قطب ، همواره بصورت مایل می تابه و در بهترین حالت باز هم چندان گرمایی تولید نمی کنه . اینجا طول روز خیلی زیاده بطوریکه تا ساعت 10 شب هنوز میشه از روشنایی روز استفاده کرد. شب ها هم چندان تاریک نیست و از طرف دیگه ساعت 4 صبح هم آفتاب طلوع می کنه. هر چه بسمت شمال بری طول روز بیشتر هم میشه و یه جاهایی دیگه شب وجود نداره. اینطوری میشه که نزدیکای قطب شش ماه از سال کاملا روز و شش ماه دیگه شبه.
ژان نیکولا جورابی به پاش کرده که طرح بته جقه داره.بهش میگم این یه طرح ایرانیه و اونم معتقده که طرح ترکیه ست. بحث شب نشینی مون رو اختصاص میدیم به همین مساله و کلی راجع به طرح های ایرانی و اسلامی توضیح میدیم و اینکه احتمالا ترکیه خیلی از طرح های ایرانی رو روی محصولات خودش پیاده می کنه و چون محصولات ترک و چینی توی بازار به وفور یافت میشن ، طرح ها هم به نفع این کشورها به تاراج میرن.
