آسیاارمنستانجهانگردیسایکل توریسم

تور سایکل توریسم ارمنستان (روز چهارم)

تور سایکل توریسم ارمنستان (روز چهارم)

روز چهارم

9 مهر 96 (1 اکتبر2017)

صبح هوا صاف و بدون ابر و مه هست. چند تا تریلی دیشب اومدن و تو پارکینگ رستوران پارک کردن. از سیران میخوایم که باهامون حساب کتاب کنه ولی خیلی آدم کم روئیه و افتاده تو تعارف. بهش دو هزار درام میدیم که با کلی تعارف قبول می کنه و بعد راه میافتیم بسمت کوهی که دیروز دیدیمش و برگشتیم. شیبش تند نیست و راحت میشه رکابش زدو مسیرش پر از درختای اناره که هراز گاهی ناخنکی بهشون میزنیم و خودمون رو میرسونیم به بالای کوه.

مناظر رفته رفته از درخت ها و جنگل های انبوه خالی میشن و جاشون رو کوههای سنگی و درختچه های تک و توک میگیرن. از زیر یه پل سنگی رد میشیم که بطرز زیبایی از وسط جاده گذشته. کنارش توقف می کنیم برای استراحت و تماشا. ادامه مسیر یه سربالایی دیگه ست که تعداد زیادی رستوران ایرانی توش هست. در ارمنستان ایرانی ها خیلی زیادن و هر جا نوشته ای به ارمنی هست کنارش یه خط هم فارسی وجود داره و آدم احساس غربت نمی کنه !

کنار چشمه ای که مجهز به میز و نیمکت و سایه بانه توقف می کنیم برای صرف صبحانه. راستی که چه فکر خوبی کردن برای شادی روح امواتشون. این امکانات کنار جاده ها ، موقوفاتی هستن از طرف بازماندگان اموات که خیلی بدرد مسافرها می خوره. مردمش هم آدم های خوب و مهربونی اند. از عادت بوق زدنشون که بگذریم اکثرشون ما رو به خوردن میوه ای و صبحانه ای دعوت می کردن.

بعد دوازده کیلومتر سربالایی میرسیم به شهر گوریس که خود همین شهر هم یه سربالایی دراز و خسته کننده ست. تا بیایم از شهر خارج بشیم حسابی از کت و کول افتادیم.

ادامه سربالایی ما رو به اولین زنگوله میرسونه. زنگوله اسم یادبودهایی ست که نمادهایی از عقاب و خورشید و چیزای دیگه روشون وجود داره. این یادبودها مربوط به جنگ مابین ارمنستان و عثمانی ها میشه.

قبلا نقشه ارتفاعی مسیر رو از اینترنت درآوردیم و میدونیم امروز شیب تندی نخواهیم داشت. در واقع طی دو روز گذشته سختی مسیر رو پشت سر گذاشتیم و از اینجا به بعد شیب های کمتری پیش رو خواهیم داشت. مسیر امروزمون مثل یک موج دراز و بلنده که هی بالا و پایین میشه. صبح که حرکت کردیم ارتفاعمون 700 بود و بعد خودمون رو به 2100 رسوندیم و در همین ارتفاع باقی موندیم. شهر سیسیان نقطه عطف جاده بشمار میاد چون از گوریس تا سیسیان ، امواج جاده تقریبا رو به بالاست و بعد از این شهر رو به سمت پایین داره.

از اونجایی که کل مسیر در ارتفاع بالای 2000 قرار گرفته طبیعت متفاوتی هم داره. در همین یه تکه از مسیر خبری از جنگل نیست و در یک فلات بدون درخت هستیم که پوشش گیاهیش شامل علوفه و مزارع گندم و جو میشه. و فقط در همین یه تکه از مسیره که میتونیم گله های گوسفند و گاو رو ببینیم که بدون توجه به رفت و آمد ماشین ها تمام جاده رو برای خودشون قرق کردن و چوپان ها نشسته بر الاغ یا اسبشون مشغول صحبت با تلفن همراه هستن ! البته جاده ای که صحبتش رو می کنم روی نقشه با عنوان بزرگراه مشخص شده !

از کنار سیسیان رد میشیم چون دلیلی برای ورود به خود شهر نداریم و راهمون رو به سمت شهر وایک ادامه میدیم . جاده ای که به سمت منطقه کوهستانی و تله کابین Tatev جدا میشه نشون میده که ما 25 کیلومتر با این منطقه فاصله داریم ولی تو این برنامه قصد رفتن به اونجا رو نداریم. بعد از سیسیان هم زنگوله دوم توی مسیر مثل دروازه ای بزرگ خودنمایی می کنه. گفته میشه در جنگ با عثمانی ها ، ترک ها تا این زنگوله پیش آمدند و همه کس رو نابود کردند ولی درست در این نقطه شکست سختی خوردند.انتهای مسیرمون سرازیری پیچ در پیچیه که دوباره ما رو به ارتفاعات پایین سرازیر می کنه. منظره این قسمت دقیقا مثل مناظر کردستان خودمونه.

با نزدیک شدن به تاریکی هوا و احتمال دیر رسیدن به شهر ، در بیست کیلومتری وایک توقف می کنیم تا داخل محوطه یک رستوران چادر بزنیم. از صاحب رستوران که مرد خوش برخوردیه اجازه می گیریم و ایشون هم جایی رو در محوطه باغ کنار رودخونه در اختیارمون قرار میده که از سر و صدای جاده هم در امان باشیم. سریع چادر رو میزنیم و از غذاهایی که با خودمون آوردیم شاممون رو آماده می کنیم . مزیت چنین جاهایی اینه که هم میتونیم از امکانات اونجا استفاده کنیم اعم از آب آشامیدنی و سرویس بهداشتی و هم خیالمون از بابت امنیت خودمون و وسایلمون راحته.

مثل دیشب ساعت 8 به خواب میریم در حالیکه آب رودخانه برامون آواز خوش آهنگی می خونه و مادر طبیعت ما رو در آغوش گرمش جای داده.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 5 =

بستن
بستن