آذربایجان شرقیایرانگردیکوهنوردی

آبشار شر شر عجبشیر

آبشار شر شر (هرگلان)

 1392/01/25

 

مرا ببر به تماشای لحظه ای از عشق

به لحظه ای که شوم محو یار دعوت کن

تو از تبار افق های روشنی بخشی

مرا به وادی دور از غبار دعوت کن

تو آبشار پر از نور ربنا هستی

مرا به چشمه این آبشار دعوت کن…..

بعد از چندین ماه دنبال ماشین برا خریدن آخر سر موفق شدیم یه ماشین مناسب پیدا کنیم .

قرار بود روز پنج شنبه با آقای درگاهی بریم سبلان ولی بازم نشد و موند برا بعد و قرار بر این شد بریم روستای هرگلان برای دیدن آبشار شر شر که خیلی تعریفش رو شنیده بودیم من قبلا با دوچرخه تا نزدیکی روستا رفته بودم . با بچه ها هماهنگ شدیم برای روز یکشنبه صبح اول پنج نفر شدیم ولی روز حرکت به خاطر بعضی مشکلات بچه ها شدیم سه نفر ، من و حبیبه و مهدی(عیوضی) دوست همیشگی ما.

برای اولین بار فکر گرفتن ماشین و آژانس نبود از خونه رفتیم دنبال مهدی و بعد خریدن نون سنگگ سفارشی پر از کنجد !! راه افتادیم سمت شهر عجب شیر ، مسیر رو از مردم شهر میپرسیدیم به دوست عجبشیرم علی اقا هم زنگ زدم ولی نتونست با ما بیاد و بعد از گذر از پادگان معروف عجبشیر! که کلی خاطر داره روستاهارو یکی پس از دیگری رد کردیم که منظر بسیار زیبایی داشت روستای هرگلان یه روستای پر جمعیتی بود با این که قبلا از مردم شنیده بودم که آدماش خوب نیستند ولی اینطور نبودن و خیلی مهمون نواز و خونگرم بودن

ماشین رو پارک کردیم و پیاده راه افتادیم بعد از روستا هیچکدوم از ما تو حال خودمون نبودیم اونقدر زیبا بود از همه مهمتر که برام جالب بود نظم خاص باغ ها بود از هر طرف چشمه و آب های روان و روستایی های مشغول کار

تقریبا بعد از دو ساعت رسیدیم پای آبشار بسیار زیبا و پانچو پوشیدیم و رفتیم کنار آبشار تا خیس خیس بشیم و چند عکس و استراحت مختصر

زمین پر بود از گلهای زیبا بود و هر لحظه خدا رو شکر میکردم که به ما سلامتی داده تا این واحد رو که پیش نیاز بهشت هست رو پاس کنیم و یاد ایه از قرآن افتادم که میگه

“همانگونه که باران میاید و در زمین مرده ی بی گیاه ، گیاه سر در می آورند مردگان نیز اینگونه از زمین در می آیند”

تو مسیر برگشت باغبونها دعوتمون کردن به چای (یه تعارف بود ولی ما پر رو!!) منم که از چای آتیش خیلی خوشم میاد رفتم ظرف چای رو گرفتم و چای خوردیم اونم چه چای!!

تو مسیر رفت تو فکرم بود شیر محلی گوسفند بگیرم به همین خاطر رسیدیم که روستا پرسوجو شدیم کجا شیر میفروشن کلی  گشتیم تا یه کارگاه تولید پنیر پیدا کردیم ولی گفتن تا برسه مراغه خراب میشه و نخریدیم.

پی نوشت:

–         آبشار شر شر که به اشتباه آبشار هرگلان گفته میشه در 42 کیلومتری شهر عجب شیر قرار دارد که 34 کیلومتر آن آسفالته و 8 کیلومتر ان خاکی  می باشد

–         بهترین زمان برای بازدید از این منطقه اواخر فروردین و اردیبهشت می باشد

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت + شانزده =

بستن
بستن