اروپاجهانگردیسایکل توریسمشهرگردیمکانهای دیدنییونان

تور سایکل توریسم اروپا روز پنجم و ششم و هفتم

روز پنجم و ششم و هفتم

شنبه 22 اسفند

تو ایران در مسافرت با قطار یکی هست سر صبح داد میزنه : نماز نماز ! اینجام مامور سالن داد میزد : سیپنیسته ! یعنی بیدار شید. ساعت 6 صبحه و خواب چندان خوبی نداشتم . وسایلا رو جمع می کنیم و میریم طبقه پایین دوچرخه ها رو برمیداریم. بیرون هنوز هوا تاریکه و بارون ملایمی در حال باریدنه. توی اسکله زیر یه سایبان پناه می گیریم تا پانچوهامون رو بپوشیم. از روی نقشه گوگل آدرس دوستمون فیلپوس نیکولا کاپولوس رو مارک می کنیم و مسیر تراک شده رو دنبال می کنیم تا میرسیم به خونه ! خیلی خوبه آدم تو یه جای غریب یه خونه داشته باشه. بارون شدت گرفته ولی به لطف پانچو و خورجین های ضد آب اصلا خیس نشدیم. قابل توجه دوستانی که معتقدند تجهیزات مهم نیست و …. !

فیلیپوس به استقبالمون میاد و میریم داخل آپارتمانش . کمی صبحانه برای خودمون دست و پا می کنیم و بعد مادرش از راه میرسه. با لهجه انگلیسی آمیخته با یونانی باهامون احوالپرسی می کنه و ما تمام حواسمون رو جمع می کنیم تا حرفاشو بفهمیم . واقعا آدم نازنینی بود. نزدیک ساعت 11 ست که میریم بیرون تا خودمون رو به آکروپولیس برسونیم. مادر فیلیپوس تا سر خیابون باهامون میاد تا توضیح بده از کجا بلیط بخریم و چطوری خودمون رو با اتوبوس و مترو برسونیم مقصد. دو تا بلیط می خریم 3 یورو که گویا میشه با این بلیطا تا یک و نیم ساعت تو شهر بچرخی و از تمام وسایل نقلیه بجز تاکسی ها استفاده کنی. انواع دیگه ای هم بودن که با توجه به مدت زمان استفاده قیمت هاشونم فرق می کرد. با اتوبوس خودمون رو به اولین ایستگاه مترو میرسونیم و  از اونجا با کمک نقشه مترو راحت تر میشه راه رو پیدا کرد. مثل تهران سه خط مترو داره و میتونیم با یکبار تعویض خط خودمون رو به آکروپولیس برسونیم. این مکان معروف ترین بخش آتن برای بازدید توریست هاست .

آکروپولیس به معنی شهری که در بلندی قرار گرفته یا معبد مقدس هست و شامل مجموعه ای از معابد و ساختمان هاست که جمعا بافت تاریخی شهر آتن رو تشکیل میدن و امروزه این مجموعه تو بخشی از آتن در محله پلاکا قرار گرفته و برای بازدید از تمام مجموعه باید وقت کافی صرف کنی. از درب ورودی بلیط می خریم نفری 12 یورو که شامل بازدید از 6 اثر تاریخی میشه. البته ما همه شو نرسیدیم بازدید کنیم.

در اصل آکروپولیس به منظور اهداف دفاعی ساخته شده بود و کمک می‌کرد تا یونانی‌ها در زمان جنگ، از درون این مجموعه چشماشونو روی مواضع دشمنان باز نگه دارن.بعدها  این مجموعه برای دو هدف استفاده شد  یک دژ مستحکم و یک مرکز دینی که میزبان یکی از مشهورترین بناهای جهان، یعنی پارتنون بود. به همین دلیله که تپه‌ی آکروپولیس را صخره‌ی مقدس آتن می‌نامند.آکروپولیس همچنین به عنوان سکروپیا نام اولین پادشاه آتن، که به افسانه‌ی مرد ماری مشهور هست هم شناخته می‌شه.سه عمارت اصلی آکروپولیس، پارتنون، ارختیون و معبد آتنا نایک هستند. پارتنون به طور تحت‌اللفظی معنی “آپارتمان باکره” میده و به الهه‌ی آتنا که حامی شهر آتن شناخته می‌شد، اختصاص داده شده بود. جدای از ۳ سازه‌ی اصلی، بنای باشکوهی به نام تئاتر دیونی‌سوس وجود داره که در دامنه‌ی آکروپولیس ساخته شده است. این تئاتر روباز در آتن، احتمالا اولین در نوع خودش بود.معابد بیشمار دیگری در آکروپولیس و دوره‌ی به اصطلاح آرکائیک ساخته شده ، اما خیلی از آن‌ها طی حملات ایرانی‌ها، تا حدی یا به طور کامل تخریب شدن . شروع ساخت اولین بناهای آکروپولیس به پنج هزار سال قبل از میلاد برمی گرده.

برای رفتن به موزه راهی میشیم ولی مثل اینکه بازدیدها تموم شده و ساعات بازدید 8 صبح تا 3 بعدازظهره. نمی خواستیم بیشتر از یک روز تو آتن باشیم ولی بخاطر موزه ارزش داره یه روز تمدیدش کنیم. میریم و گشتی تو خیابون های اطراف میزنیم. محله پلاکا با اون کوچه های تنگ و شلوغش که انواع رستوران هاو کافی شاپ ها رو شامل میشه و خونه های بسیار زیبایی رو در خودش جا داده از جمله جاهای دیدنی شهر هست که بخاطر دست فروشی های رنگ به رنگش معروفه. هر طرف چند نفر مشغول زدن ساز و خوندن آوازهای یونانی با ریتمی دلنشین هستن. توی بازارش از وسایل دست دو و نو میشه همه چیزی رو پیدا کرد. و مردمانی آرام که این آرامش رو به اطرافیانشون هم منتقل می کنن.

با مترو برمی گردیم به پیروس و کمی پیاده میایم تا یه مغازه سیمکارت فروشی پیدا کنیم. ولی مغازه مورد نظر بسته ست و فردا هم یکشنبه و روز تعطیله. ما هنوز نتونستیم از ودافون که از ترکیه خریدیم استفاده کنیم. باید رومینگش فعال بشه.

برمی گردیم خونه و مادر فیلیپوس شام رو آماده کرده و رفته بیمارستان. چون ایشون پرستارن و امشب شیفتشون هست.

یکشنبه 23 اسفند

بعد صبحانه راه میافتیم سمت محل دیروزی و اینبار فیلیپوس هم باهامون میاد. خیلی خوب شد چون با ماشین ایشون رفتیم که هم برامون راحت شد و هم کلی جاهای دیدنی رو تونستیم بگردیم. فیلیپوس تمام محله پلاکا  که من عاشقش شده بودم رو گردوند . مردم داشتند خودشون رو برای کارناوال امشب آماده می کردن و محله رنگ و بوی دیگه ای گرفته بود. کارناوالی که توش ماسک ها و لباس های مختلف رو می پوشن و جشن های خیابانی می گیرن.

میریم سر وقت معبدی که جایگاه خدای آهن بوده و نسبت به معبد پارتنون کامل تر هست البته از اون کوچکتره. بعد هم به روم مارکت که مجموعه ای از تندیس های الهه ها و امپراتوران هست.

آخر سر هم موزه که ساختمانی سه طبقه ست با معماری فوق العاده فنی و زیبا برای حفظ آثار باستانی آکروپولیس که میتونه الگویی کامل برای ساختن موزه ها باشه. البته از بسیاری آثار اجازه عکاسی نداشتیم .برای موزه هم بلیط جداگانه ای خریدیم که 5 یورو بود.

برمی گردیم خونه و کمی میوه و خوراک خرید می کنیم. جالب اینکه قیمت میوه ها خیلی مناسبه و کیفیت بالایی دارن.

دوشنبه 24 اسفند

امروز کلا بارونی بود و حتی نتونستیم بریم تو کوچه ! همینطور باد شدید که باعث شد برنامه حرکت رو به فردا موکول کنیم. هواشناسی که از فردا کاهش بارندگی و افزایش دما رو نشون میده. امیدواریم که همینطور باشه.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − 7 =

بستن
بستن