اروپاجهانگردیسایکل توریسمسوئد

تور سایکل توریسم اروپای شمالی (روز بیست و پنجم)

تور سایکل توریسم اروپای شمالی (روز بیست و پنجم)

روز بیست و پنجم (آرویکا-Arvika) –سوئد

شنبه 19 فروردین  96

8 آپریل  2017

امروز باید با نروژ خداحافظی کنیم هرچند این کشور زیبایی های منحصر بفرد بسیاری داره و می طلبه هفته ها براش وقت بذاری ولی توی فصلی هستیم که همه جا پر از برف و یخه . باید بریم بسمت شرق جایی که به سوئد میرسه و راه امروزمون طولانی و سخت خواهد بود. 140 کیلومتر مسیر کوهستانی از وسط جنگلهای انبوه و دریاچه های زیبا.

هوا آفتابی و عالیه . هرچند بعلت مایل بودن جهت آفتاب ، گرمای زیادی بهمون نمیرسه ولی شرایط برای دوچرخه سواری مطلوب و دلپذیره. مخصوصا اینکه مناظر اطرافمون هم بسیار زیبا و انرژی بخش هستن. جنگل های سوزنی با درختان بلند که تقریبا در هر متر مربع چهار پنج تا درخت وجود داره. برای همین جنگل متراکمیه و لابلای درختان در تاریکی فرو رفته. درخت های کاج رنگ سبز شادابی دارند درست مثل جوانه های نورس درختان میوه . صدها دریاچه توی مسیرمونه با آبهایی نیمه یخ زده که هنوز مقدار زیادی از یخ در اطرافش شناورند و خانه های زیبا که در رنگ های مختلف همه جا به چشم می خورند.

75 کیلومتر بعد از حرکتمون میرسیم به مرز . یه جایی وسط جنگل هستیم و یه تابلو نشون میده داریم وارد سوئد میشیم.

تا کیلومترها همان مناظر رو پیش رو داریم و رفته رفته از شدت و تعداد سربالایی و سرپایینی ها کاسته میشه. جاده ای که داریم رکاب میزنیم یه مسیر فرعی کاملا خلوته و آسفالت خوبی داره. بعضی جاها آسفالت جای خودش رو به جاده های خاکی میده که کاملا کوبیده و سفت شدن و چندان فرقی با آسفالت ندارن.

کف جنگل ها جای ترسناکیه ! همه چیز توشون قاطیه و بنظر نمیاد بشه توش قدم زد. انواع خزه ها و برگ ها بعلاوه کلی شاخه شکسته و درخت هایی که نامنظم رشد کردن به این شلوغی دامن زدن. همه جا هم پر از آبه و کف جنگل کاملا خیسه. البته تا وقتی جاده خودمون رو داریم نیازی نیست وارد جنگل بشیم ولی تو همچین مسیری که نه سوپرمارکتی هست و نه پمپ بنزین ، ناچارا برای یه فقره دستشویی صحرایی نیازمند ورود به جنگل میشیم .

از رستوران هم خبری نیست و باید ناهارمون رو از خورجین هامون دربیاریم. همیشه برای این مواقع یه چیزایی از قبل تهیه می کنیم که شامل انواع سالاد های آماده و بسته بندی شده ست.

عصر هنگام میرسیم به شهر آرویکا و از روی جی پی اس دنبال آدرس دوستمون سعید می گردیم. آدرسش زیاد دقیق نیست و تقریبا میشه گفت که گم شدیم ! توی خیابان اصلی هستیم که سعید با ماشینش پشت سرمون هویدا میشه و کارمون رو راحت می کنه. به دنبالش رکاب میزنیم تا میرسیم به آپارتمانش.

سعید هروی از دوستان تبریزی مون هست که هفت سالیه توی سوئد زندگی می کنه. با ویزای دانشجویی پذیرش گرفته و حالا که درسشو تموم کرده توی شرکتی کار می کنه و حقوق خوبی می گیره. وجود یه هموطن فرصت خوبیه که اطلاعاتی در مورد سوئد ازش بگیریم تا بتونیم سطح زندگی دو کشور رو با هم مقایسه کنیم. میگه برای آپارتمانش یک و نیم ملیون تومن بصورت ماهیانه مالیات می پردازه که با توضیحات بعدی می بینم کاملا مبلغ منصفانه ایه. چون با پرداخت مالیات بقیه چیزها مثل آب و برق و انرژی براشون رایگان میشه و ضمنا مالیات رو فقط از خونه دارها می گیرن. قاعدتا کسی که توانایی خرید خونه رو داشته باشه آدم پولداری محسوب میشه و عدالت حکم می کنه براش مالیات بپردازه. این مالیات ها هم مستقیم صرف زیرساخت ها میشن و نتیجه میشه سوئد مرفه .

سعید یه وگن هست یعنی گیاهخواری که لبنیات هم مصرف نمی کنه. قبلا با این کلمه آشنا بودیم ولی با جزئیاتش نه. وگن ها هیچ نوع موارد لبنی و حیوانی مصرف نمی کنن. کاملا هم گیاهخوارن که اونم دو مدله . خام گیاه خوار و گیاهخوار معمولی که با پخت و پز سر و کاردارن. برام جالبه که انگیزه شو از انتخاب این رژیم بدونم . میگه بخاطر سالم و کامل بودن این رژیم و بعد بخاطر حفظ کره زمین که بعلت تولید دام و محصولات لبنی و به تبع اون بخاطر چرای بیش از حد دام ها در حال از بین رفتنه و در نهایت بخاطر حقوق حیوانات.

شام گیاهی مون رو می خوریم و میریم اتاق سعید تا استراحت کنیم. چون سعید تو خونه ش فقط یه اتاق خواب داره اونو به ما میده و خودش توی هال می خوابه. همه جای خونه با وجود غربی بودن سبک و سیاقش ، رنگ و بوی ایرانی داره و به نظر میاد میزبانمون دو فرهنگ متفاوت رو در خونه ش تلفیقی هنرمندانه داده.

 

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 7 =

بستن
بستن