فصل سیب و مسیر سهند

^{دوچرخه کوهستان}

^{مسیر کوه سهند}

^1393/06/21

^{ساعت 8 شب از سر کار میرسم خونه و سریع وسایل رو برمیداریم و باربند دوچرخه ها رو میبندم به ماشین و راه میوفتیم سمت روستای آغاجری که روستای مهران عادلی هست این بار تصمیم گرفتیم شب رکاب بزنیم ساعت 9 میرسیم روستای آغاجری ماشین رو پارک میکنم و چهار نفری (من و حبیبه و محمد طاهری و مهران عادلی) به سمت کوه سهند رکاب میزنیم اونم زیر نور ماه}

^{جاده خلوته و بعد از 10 کیلومتر میرسیم به روستای کرده ده و ابتدای مسیر خاکی و سربالای تند . بخاطر تاریکی سربالایی رو پیاده میریم و اجازه میدیم اینبار دوچرخه ها سوار ما بشن!}

^{جاده خلوت خلوت بود نه خبری از سگ های چوپونها و نه موتور و ماشین که سر وصدا و گرد خاکشون آزارمون بده. خنکی دل نشینی همه جا رو گرفته بود و فقط صدای خمیازه های مهران بود و غرغر این که خوابم میاد!}

^{ساعت 12 نصفه شب رسیدیم پناهگاه که آقایان صافی پدر و پسر پناهگاه بودن و با صدای باز کردن در بیدارشون کردیم و تا ساعت 2 بامداد که مشغول خوردن شام و چای بودیم نذاشتیم بخوابن.}

^{با صدای مهران بیدار شدیم ساعت 7 صبح بود و طبق عادت مهران بیدار بود و یه گروه با مینی بوس آقا داریوش اومدن که برن دور سهند و محمد هم به اونها ملحق شد و ما هم رفتیم سر صبحونه اونم چه صبحانه ای! سفره با برکت بود از آتشی بگیر تا شیره انگور و خامه و املت و … که تا جا داشتیم خوردیم .}

^{چون من شیفت شب بودم باید زود برمیگشتیم و سر خر رو برگردونیدم !}

^{و 23 کیلومتر سرپاینی رو با سرعت اومدیم پایین . حال این مسیر سهند به این سرازیری برگشتش هست .}

^{بعدکه رسیدیم روستای آغاجری یه سر رفتیم باغ سیب مهران و پاتک زدیم .}

^{پی نوشت:}

• ^{کل مسافت 46 کیلومتر}