ایرانگردیزنجانمکانهای دیدنی
طارم شهر زیتون
سفر به سرزمین زیتون
هندوستان ایران
1393/06/31
شهرستان طارم تو استان زنجان به خاطر آب و هوای گرم و مرطوبش به هندوستان ایران شهرت داره که انواع محصولات کشاورزی رو تو تمام فصل های سال میشه توش پیدا کرد. محصولاتی که بیشتر معروفن شامل برنج ، زیتون ، انار ، انجیر ، سیر و غیره هستن.
این هفته تصمیم می گیریم با اهل منزل یه سر بریم طارم که فصل برداشت زیتونم هست. جمعه صب که از سر کار برمی گردم وسایلا رو میذاریم تو ماشین و راه می افتیم.از زنجان دو تا جاده هست که به طارم ختم میشه. یکی جاده پر پیچ و خم و خطرناک قدیم که از 15 کیلومتری جاده زنجان به تهران جدا میشه و میرسه به سرخه دیزج و دیگری جاده جدید تهم هست که هم کوتاهتره و هم امنیت بیشتری داره و میرسه به درام.
از آق گئدیک تا خود درام کلا سرپایینیه. یادش بخیر دو سال پیش اینجا رو با دوچرخه رفتیم تا ماسوله. خود طارم که تقریبا محدوده بین درام در غرب تا سرخه دیزج که در شرق هست کاملا صافه و در واقع جلگه ای وسیعه که از وسطش رودخانه قزل اوزن می گذره و چاردیواریش کوههای بلندی هستن که آب و هوای این محدوده رو شرجی و زمینشو حاصلخیز می کنن. از ارتفاعات که یواش یواش پایین میای ابرها بالا و بالاتر میرن. این منظره جزوی جدا نشدنی از کوههای طارمه. توی بهار اینجا قطعه ای از بهشت میشه با آبشارها و رودهای پر آبش و سرسبزی وصف ناپذیر و انواع گلها و شکوفه ها و زمین های شالی کاری .
اولین روستای مسیر شیت هست با انبوه باغات انار و انجیر که از داخل روستا و مغازه هایی که مخصوص فروش این محصولات هستن تحفه ای برمیداریم.انار طارم برخلاف انارهای دیگه سفیده .
هم پوستش و هم دونه هاش و فوق العاده شیرین و درشت.اینجا باغات در اعماق دره ها ایجاد شدن و کوهها آنچنان پرشیبند که انگار عمودند.این دره به دره پلنگه معروفه و تا روستای ولیدر ادامه داره که مکانی دلخواه برای گردشگران محسوب میشه . دلیلی که رونق اینجا رو دوچندان کرده. نهارمون رو تو یه قسمت از همین دره صرف می کنیم و ناخنکی هم به تمشک های رسیده و نارس کنار جاده میزنیم
و میریم سمت درام که چند تا کارخونه برنج داره. انواع برنج تازه تو این کارخونه ها انبار میشن تا دانه از سبوس جدا بشه و این کار با حرارت دادن انجام میشه. برنج تازه رو یه مدت بلااستفاده میذارن تا کهنه بشه . از یک ماه تا یکسال. تو این کارخونه برنج صدری و کاظمی موجود بود که صدری برنج اعلا محسوب میشه و مجلسیه اما بو نداره و قیمتش بالاتره. کاظمی قیمتش پایین تر ولی حسابی خوش بوست و برای مصارف خانه گزینه خوبیه.
میریم سمت آب بر که بزرگترین شهر طارم و مرکز اون هست تا بنزین بزنیم و آدرس میدان زیتون رو بپرسیم. اینکه میگم میدان در واقع محل اجتماع باغداران زیتوناست که محصولاتشونو میارن اونجا میفروشن.مسیر رفته رو برمی گردیم تا آستاگل که چند تا عمده فروشی داره ولی مکان اصلی کمی بالاتر به سمت گیلوانه. روستای هارون آباد رو که رد می کنیم تو یه سه راهی تعداد زیادی نیسان و خاور و سواری توقف کردن و هر دقیقه هم تعدادشون زیادتر میشه که همه شونم زیتون میفروشن. زیتونای این منطقه و این فصل سه نوعند. ماری ، زرد و شنگه که ماری دو هفته پیش تموم شده و لذیذترین نوع زیتون هست و مقدارشم کم میشه برا همینم زود تموم میشه. زرد و شنگه گوشتی اند و شنگه روغنی تره. این زیتونا برای مصرف باید تلخ زدایی بشن. بهترین و سالم ترین روش شکستن و شستنه. زیتونا رو می شکنن بطوریکه گوشت و پوست ترک بخوره ولی هسته سالم بمونه و اونا رو دو سه روزی با آب معمولی شست شو میدن و آخر سر تو آب نمک هشت درصد نگهداری می کنن تا زیتون شل نشه.
آفتاب در حال غروبه که عزم بازگشت می کنیم در حالیکه خیلی جاهای دیدنی رو نتونستیم بریم. مثلا سد طبیعی کرد آباد که نزدیکای آببر هست و در اثر زلزله طارم از به هم پیوستن دو تا کوه بوجود اومده. یا آبشارهای وزنه سر که اطراف درام هست و مسیر زیبایی داره بعلاوه یه امامزاده بالای تپه که غربت عجیبی داره. و غار خرمنه سر تو روستای شاه نشین و امامزاده عوف و هاشم تو آببر و …
شاید وقتی دیگر ….