آذربایجان شرقیایرانگردیدوچرخه کوهستان
آبشار شر شر هرگلان
آبشار شر شر هرگلان
عجب شیر
این روزها جزو محالاته تو خونه بند شدن ! کاش همه این روزها تعطیل بود و میتونستیم هر روز بریم کوه و دشت و دمن. بریم تو طبیعت رها بشیم … بریم تا که احساس هوایی بخورد…
این هفته هوای آبشار شرشر توی سرمونه. امیر هم که به جمع دو نفره مون اضافه میشه دیگه چیزی کم و کسر نداریم. با ماشین میریم تا هرگلان و توی هوای نیمه بیدار ده راه آبشار رو در پیش می گیریم. همه جا خیلی سبز … همه کس خیلی شاد … همه چیز پر از احساسه . از هر طرف آبی روان و هوا هوای زندگیه.
جاده ی خاکی بعضی جاها گل آلود شده و جون میده واسه کثیف بازی ! از سر تاپامون رو گلی می کنیم و غرق در تماشای گلهای طلایی رنگ میشیم.
نزدیکای آبشار جاده غیر قابل تردد هست و حسابی سنگلاخیه. تعدادی کوهنورد هم تو مسیر هستن. خودمون رو به آبشار میرسونیم و نیما خودش رو زیر آبشار حسابی خیس خیس می کنه.
برمی گردیم و توی یک دشت وسیع و بی نهایت سبز که منظره ش هر عاقلی رو مفتون و شیدا می کنه کمی درنگ می کنیم و بساط صبحانه مون رو همونجا پهن می کنیم.
امروز از اون روزایی بود که توی زندگی آدم ثبت میشه ! همه چیزش جوره جور بود.
این روستا زادگاه منه متاسفانه من خیلی وقته ازش دور شدم و الان در عسلویه مشغولم . عکسهاتونو دیدم خیلی لذت بردم یعنی نه لذت ،بلکه دیوانه شدم از هوای وطن . انشاالله بهتون خوش گذشته باشه . من خودم هم کوهنورد و طبیعت نوردم . خیلی لذت بردم . شاد باشید انشاالله