آسیاترکیهجهانگردیسایکل توریسم
کشور ترکیه روز دوم
سایکل توریسم
کشور ترکیه
نوروز 94
سفر به ترکیه روز دوم :
(امروز پنجشنبه 28 اسفند 93) دوبایزید تو مه رقیق و سردی فرو رفته که امیدواریم بهتر بشه و رو به گرمی بذاره. امروز باید تا آغری بریم که 95 تا فاصله داره.موقع خداحافظی با مقبوله خانم به من یه روسری و یه جفت جوراب هدیه میده که برام غیر منتظره ست. بعد میریم مغازه که آقا مصطفی اونجاست و دوچرخه ها رو ردیف می کنیم. وقت زیادی نمی بره . بعد خداحافظی با ایشون میزنیم به راه. از سمت دیگه شهر که مخالف جهت ورودمونه ادامه میدیم . هم جاده خوبی داره و هم نیازی به برگشت و اتلاف وقت نیست. از یه مغازه نون می خریم به قیمت 80 کروش (100 کروش میشه 1 لیر)که باگت بزرگیه. پوسته ش خشکه ولی داخلش نرم و خوبه.
ساعت 7 به وقت محلی مسیرمونو آغاز می کنیم. ساعت اینجا یک و نیم ساعت از ایران عقبه. به تایم ایران میشه 8 و نیم. کمی بعد برای صبحانه توقف می کنیم جایی که چند تامغازه هست. پسر جوان صاحب مغازه با خوشرویی اجازه میده از میز صنلی های جلو مغازه استفاده کنیم.
هوا سرده ولی موقع رکاب زدن که بدن گرم میشه متوجهش نمیشیم. تقریبا چهل کیلومتر اول پیوسته سربالایی هست که حسابی خسته م می کنه .مخصوصا آخرین شیب که میرسید به بالاترین ارتفاع این قسمت از مسیر یعنی 2025 متر . بعد یه سرپایینی جانانه که خستگی مونو در می کنه ولی زیاد نیست . جاده همش بالا میره و پایین میاد و سرما کمی آزار دهنده ست. نیما وضعش خوبه ولی من پاهام کرخت شده. باید شلوار بیس رو می پوشیدم.
تو یه پمپ بنزین برا استراحت توقف می کنیم. مرد جوانی دعوتمون می کنه به داخل که با بخاری ذغالی خوشگلی حسابی گرمه . مرد برامون چایی میاره و گرمای مهربانی شو بهمون هدیه می کنه.
دو طرف جاده پوشیده از برفه. سفید و یکدست و بی انتها. حتی اونجا که زمین به کوه میرسه و کوه به آسمون دیگه مرزها مشخص نیست . محض تفریح کلاغ ها رو با صدای قارقار از روی برفا می پرونیم. گاهیم با دیدن سگ ها پا میذاریم به فرار! سگ های اینجا فقط دادو قال دارن و اگه کمی شتاب بگیری دنبالت نمی کنن ولی سگهای ایران تا از دوچرخه پیاده ت نکنن ول کن نیستن !
بدعادت شدیم به پمپ بنزین ها ! جایگاه بعدی 27 کیلومتره که وقتی میرسیم موقع ناهاره و ما هم گشنه. مسئولش با خوشرویی داخل ساختمون جایگاه میز و صندلی می چینه و ما ناهار کنسروی مون رو آماده می کنیم.دیگه چیزی به آغری نمونده. ده کیلومتر آخر سرپایینه و زود تموم میشه.
میریم داخل شهر و دنبال هتل می گردیم. با کمی پرس و جو میریم سراغ موتل آجار که هم وسط شهره و هم قیمت مناسبی داره. یه اتاق دو تخته رو 30 لیر کرایه می کنیم.
کمی تو بازار می چرخیم برای تماشای آدمها ، رفتارها ، تفاوت ها ، تفاهم ها و اینکه چی می فروشن و چه قیمتی. مغازه باقلوا فروشی وسوسه انگیزه. باقواشم خیلی خوشمزه ست اصلا مثل مال ایران نیست. اصل جنسه ! کیلویی 30 لیر که ما برای 4 تا دونه ش حدود ده هزار تومن پرداخت کردیم.
برمی گردیم کمی برای خورد و خوراک فردا خرید می کنیم. کل مسافت رکابزنی امروز 100 کیلومتر بود که در 6 ساعت پیمودیم.