دیواره آشیانه
1394/06/27
من ز سلام گرم او آب شدم ز شرم او
وز سخنان نرم او آب شوند سنگ‌ها
زهر به پیش او ببر تا کندش به از شکر
قهر به پیش او بنه تا کندش همه رضا
آب حیات او ببین هیچ مترس از اجل
در دو در رضای او هیچ ملرز از قضا
….
سه هفته بود پشت سر هم برای حبیبه کار اداری پیش میومد و نمیتونستیم جایی بریم وآخرین برنامه ای که رفته بودیم 28 مرداد بود برای ما که هر هفته میریم برنامه سه هفته کابوسه .
دلمون سنگ نوردی میخواست باید میرفتیم تا رها بشیم. ساعت شش و نیم راه افتادیم طرف دیواره های کوه زرنج برای یک اکتشاف جدید و مسیر جدید. نزدیک دیوارها که شدیم یه مسیر خوبی رو دیدیم که نیاز به رول کوبی داشت و برای زدن کارگاه باید میرفتیم بالای مسیر و طناب می انداختیم وقتی خودمون رو رسوندیم بالا دیدیم جایی که باید کارگاه بزنیم خیلی سسته و احتمال کنده شدن کارگاه خیلی زیاده و به همین خاطر مسیر و ادامه دادیم.
دیوارهای زرنج خیلی فرسایشی هستن و به هر سنگ گنده ای دست میزنی یا میخوایی رول بزنی کنده میشه ولی ما ول کنه ماجرا نبودیم و دوباره دست به سنگ و دست به دامان سنگ شدیم و ادامه مسیر دادیم.
از دور یه دیواره خیلی عشوه و ناز میکرد تصمیم گرفتیم یه نگاهی بهش بندازیم خودمون رو به بالای دیواره رسوندیم دیدیم بله هم جا برای کارگاه داره هم سه مسیر خوب برای رول کوبی .
طناب رو انداختیم و یه فرود اومدیم و مسیر رو از نزدیک چک کردیم ولی دیروقت بود و از طرفی صدای رعد و برق و بارش بارون ما رو مجبور به جمع کردن وسایل کرد ولی خوشحالی بودیم که بالاخره یه مسیر و دیواره خوب برای تمرین پیدا کردیم و اسمش رو به خاطر وجود لانه های زیاد پرنده ها گذاشتیم دیواره آشیانه .
دور مرو سفر مجو پیش تو است ماه تو
نعره مزن که زیر لب می‌شنود ز تو دعا
می‌شنود دعای تو می‌دهدت جواب او
کای کر من کری بهل گوش تمام برگشا
گر نه حدیث او بدی جان تو آه کی زدی
آه بزن که آه تو راه کند سوی خدا
