دیواره پرستو

^{سنگ نوردی}

^5/2/1391

^{دومین مسیر گشایی در قیزلارقالاسی}

^{شکاف پرستو}

^{نیما آنقدر ازش تعریف می کنه که وسوسه میشم هرچه زودتر بریم و نگاهی بهش بندازیم.میگه تو قیزلارقالاسی یه جای سنگ نوردی خوب هست. سه شنبه تا فبل از ظهر وسایلا رو جم و جور می کنیم و راه می افتیم. هرچند وسط هفته س ولی همیشه میشه چند نفر رو که دلشون برا سنگ پرپر میزنه پیدا کرد که همرات بشن. مسعود یکیشونه. سه تایی با آژانس میریم تا روستای قره ناز و  با کمی خواهش و اضافه هزینه و یه بستنی بعنوان پیشکش ! جاده خاکی راو بسمت پای کار پی می گیریم. مقصد غار قیزلارقالاسیه که دهانه ش مناسب سنگنوردیه ولی با دیدن یه رشته صخره نظرمون عوض میشه. به همین راحتی برنامه تبدیل به مسیر گشایی روی همین صخره ها میشه.}

^{با بررسی سنگ ها مکان مناسبی رو پیدا می کنیم تا چند تا مسیر رو تست کنیم. شکافی که نزدیک یک طول هست و بعد ده متر اول از سه مسیر قابل صعوده که یکیش نیاز به رول کوبی و احتمالا صعود مصنوعی داشته باشه. نیما از شکاف شروع به صعود می کنه و با چند تا میانی خودشو به سینه کش مسیر 1 میرسونه . سمت راست مسیر دولفر هست و سمت چپش تنوره کم عرضیه که میشه اصطکاکی ردش کرد.}

^{صخره ها رو از سمت راست دور میزنیم و میریم بالای سنگ ها تا جای کارگاه پیدا کنیم. بالای شکاف (که اسمشو گذاشتیم شکاف پرستو) جای کارگاه طبیعی نیست. بناچار دو تا رول میزنیم و طناب میندازیم.}

^{مهدی عباسی با موتور خودشو رسونده و ساعتی بعد هادی عبادی هم سر و کله ش پیدا میشه. هوا نم نم شروع می کنه به باریدن و صدای رعد و برق توی دشت ها و تپه ها می پیچه.همه جا انقدر سرسبز و زیباست که آدم دلش می خواد به قول دوستی توش بچره !}

^{تا بچه ها سرشون با کارگاه گرمه میرم سری به اطراف میزنم. غاری که گفتم پشت همان تپه ست که روش ایستاده بودیم. از دور کارخانه شیشه سازی و حوض های آبی رنگ پس آبش دیده میشن. گله های گوسفندا که حالا خوش بحالشون شده و دارن دل سیر تو دامنه ها می چرن .حیف که حالیشون نیست!}

^{مسیر شکاف رو چند بار صعود می کنیم و بقیه کارهاشو میذاریم برای بعد.نزدیکای عصر بساطمونو جمع می کنیم تا برگردیم. تا برسیم پای شیب یه تراکتور به استقبالمون میاد و ما هم از خدا خواسته سوارش میشیم. تراکتور سواری بعنوان حسن ختام برنامه گزینه هیجان انگیزیه ولی اوج خوشی زمانیه که راننده ش میگه : تا مراغه میرما ! در ادامه ماییم و یه تراکتور سواری رو ویبره هم از سرما و هم از چاله چوله ها و آرتیست بازی مهدی موتور سوار برای رسوندن بستنی به ما !}

^{آخرش خنده و رضایت بچه هاست که یه برنامه رو میتونه پر بار بکنه.}

^{اعضا شرکت کننده: نیما زکی (سرپرست برنامه) ، حبیبه علوی ، مسعود طاهری ، هادی عبادی ، مهدی عباسی}