آسیاجهانگردیسایکل توریسممالزی

تور سایکل توریسم آسیای جنوبی (روز بیست و نهم)

گزارش تور سایکل توریستی آسیای جنوبی( مالزی )

روز بیست و نهم _ Lenggeng

سه شنبه 7 فروردین 97

27 March 2018

دیشب تا صبح بارون بارید و همش نگران بودیم بند نیاد و خونه نشین بشیم ولی بند اومد و توی یه هوای ابری و خنک زدیم به جاده . بیست کیلومتر تا بندر شهر دومای فاصله داریم که آخرین مقصد ما در سفرنامه اندونزی ست. به دومای که میرسیم مستقیم میریم محل فروش بلیط قایق های تندرو. بلیط ها رو توی یه مغازه داخل شهر میفروشن نه تو خود بندر. قبلا توی اینترنت بلیط ها رو چک کرده بودیم و میدونستیم هر روز برای ساعت 11 یه کشتی هست که از دومای به دیکسون مالزی حرکت می کنه. قیمتشم 33 هزار روپیه اندونزی بود که از شانسمون تخفیف خورده بود و نفری 250 هزار تا دادیم بعلاوه نفری 5 هزار تا مالیات خروج از کشور که این یکی رو نفهمیدیم چه صیغه ای بود ! برای دوچرخه ها هم 10 هزار روپیه دادیم و خیالمون از بابت بلیط راحت شد.

تا ساعت 11 دو سه ساعتی وقت داشتیم و رفتیم که توی شهر دوری بزنیم و شاید شانس بیاریم و یه سوغاتی یا یادگاری هم بتونیم پیدا کنیم. شهر از روی نقشه دو تا خیابون اصلی داره که بصورت مربع به هم وصلن و از جهت شمال به دریا و منطقه وسیع اسکله و بندرگاه میرسه که انواع کشتی های ترانزیت توش لنگر انداختن و صدها نفر به سبب وجود همین بندرگاه صاحب شغل شدن. ولی محدوده شهر به خاطر شهرک ها و روستاهای اطرافش قابل تشخیص نیست. چند تا فروشگاه رو بازدید می کنیم که صنایع دستی ساخت چین رو میفروشن که بدرد ما نمی خوره. نهایتا از یه مغازه لوازم شکار یه چاقوی قوس دار که غلاف چوبی داره و ساخت اندونزی هست رو می خریم تا بماند یادگار !

ساعت 10 میریم تو قایق که ظرفیتش 100 نفره ست و تا خرخره پر شده ! دوچرخه ها رو گذاشتن رو عرشه که نیما محض احتیاط رفت تا خودش دوچرخه ها رو ببنده به میله های عرشه. از اونجایی که چند تا گره دریانوردی رو برای محکم کردن طنابها زده بود و ملوانا هم تماشا می کردن ، حسابی از مهارت نیما کیف کرده بودن ! ما رو راهنمایی می کنن به آخرین ردیف که چهار تا صندلی داره و اجازه نمیدن کسی غیر از ما تو اون ردیف بشینه تا راحت باشیم. چند تا دستفروش اومدن داخل قایق و تا وقت حرکت به مسافرا میوه فروختن که منم یه بسته اسنک فروت خریدم. یه میوه بزرگتر از گردو که پوستی شبیه پوست مار داره و به راحتی پوستش کنده میشه و میوه ش شبیه انگوره و خیلی خوشمزه ست.

تو سایت رصد کرده بودیم که زمان سفر 2 ساعته ست ولی 3 ساعت طول کشید و همین یه ساعت برنامه ریزی مون رو خراب کرد چون از دیکسون تا جایی که می خواستیم شب رو بمونیم 60 کیلومتر راهه که تا قبل از غروب آفتاب بهش میرسیدیم ولی با این یه ساعت تاخیر حتما به تاریکی می خوریم. بندر دیکسون بر خلاف دریا که بشدت بارونی و مواج بود هوایی آفتابی داره که یه شروع خوب برای ورودمون به مالزی محسوب میشه.

از همون ابتدای ورود کاملا مشخصه که وارد کشوری تمیز و زیبا شدیم و چند کیلومتر که رکاب زدیم حساب کار دستمون اومد که جاده ها هم عالی اند و راننده ها خیلی مراعات می کنن. از اولین مرکز فروش یه سیم کارت دی جی می خریم به قیمت 10 رینگیت مالزی بعلاوه یه بسته اینترنت به قیمت 8 رینگیت که هر رینگیت معادل 1350 تومنه. مالزی با اندونزی یه ساعت اختلاف زمانی داره و با ایران سه و نیم ساعت.

ساعت 7 و نیمه و آفتاب غروب کرده و ما حدود هفت هشت کیلومتر راه داریم تا به خونه دوستمون محمد برسیم که در حوالی کوالالامپور و تو یه منطقه روستایی زندگی می کنه. از جاده های باریک و خلوتی رکاب میزنیم که تو همون تاریکی هم زیبایی طبیعت اطرافش مشخصه. چراغهای عقب و جلوی روی دوچرخه رو روشن کردیم و محض احتیاط چراغ پیشانی هامون هم روشنه. محمد از طریق مکان یابی آنلاین واتساپ مسیرمون رو ردیابی می کنه و درست میاد تو مسیرمون تا ما رو به خونه راهنمایی کنه. امروز 80 کیلومتر رکاب زدیم که 20 تاش تو اندونزی بود و 60 تا هم تو مالزی و بالاخره به یه خونه امن و راحت رسیدیم که خانواده مهربونی منتظرمون بودن.

محمد با والدینش زندگی می کنه که با وجود اینکه چند کلمه بیشتر انگلیسی بلد نیستن ولی خونگرم و مهربون و مهمان نوازن. مادر محمد مثل همه مادرایی که دائم بفکر شکم بچه هاشون هستن به فکر خورد و خوراک ماست و از هر چی تو آشپزخونه داره برامون میاره. پدر محمد از هر کلمه ی انگلیسی که بلده کمک می گیره تا بتونه باهامون گپ بزنه و نذاره معذب باشیم. البته ما معذب نبودیم !!

این خانواده اصالتا اندونزیایی هستن و از نژاد مالایی و علاوه بر اونها نیمی از جمعیت بیست میلیونی مالزی هم مالایی هستن. نیمه دیگه چینی هستن یعنی از نژاد چینی ها هستن و گرنه که بیشترشون پاشونم به چین نرسیده. غذاها به همون تندی غذاهای هند و اندونزیه ولی قابل خوردنه و غذاهای گیاهی تنوع خوبی دارن. بیشتر جمعیت این کشور رو مسلمانان تشکیل میدن و حکومتشون با وجود اینکه اسلامیه ولی اجباری برای حجاب ندارن چون ادیان دیگه مثل بودایی ها ، هندوها و غیره هم جمعیت قابل توجهی دارن و همه ملت ها با صلح و آرامش در کنار هم زندگی می کنن. این کشور شاخص های رفاهی بالایی داره و اقتصاد قدرتمندی در بین کشورهای منطقه داره که سطح رفاه رو تو زندگی تک تک مردم میشه مشاهده کرد.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

بستن
بستن