اروپاایتالیاجهانگردیسایکل توریسم

تور سایکل توریسم اروپا روز دهم و یازدهم

روز دهم و یازدهم

 

پنجشنبه 27 اسفند

پشت دریا شهری ست … قایقی باید ساخت … دور باید شد دور …

امروز یه سفر دریایی دیگه در پیش داریم که به امید خدا آخرین و طولانی ترینشون خواهد بود. دیروز تلفنی جویا شدیم و از سایت هم مبلغ بلیط رو چک کردیم. نیازی هم به رزرو کردن نبود . عصر ساعت 6 کشتی حرکت خواهد کرد پس ما وقت داریم که گشتی توی شهر بزنیم. ظهر میریم بیرون و توی یک رستوران غذا می خوریم که نفری 6 یورو شد . هم قیمتش خوب بود هم مقدارش زیاد بود .

توی خیابونها دوری میزنیم و از مغازه های لوکس و بزرگ دیدن می کنیم. خیلی از خیابون ها برای ماشین ها عبور ممنوعه و کاملا سنگفرش شدن که محلی زیبا برای رستوران ها و کافی شاپ ها باشن. برمی گردیم خونه و وسایلا رو جمع می کنیم تا چند ساعت زودتر به بندر بریم یه وقت مشکلی پیش نیاد. پاترا دو تا بندر داره که بندر جنوبی برای رفت و آمد به ایتالیاست. یه ده کیلومتری رکاب میزنیم تا میرسیم بندر و بلیط می خریم . دو نوع بلیط وجود داره. دسک و کابین. دسک نفری 61 یورو و کابین 160 تا که ما دسک رو خریدیم.

 

ساعت 6 به وقت یونان کشتی به حرکت دراومد و دقایقی از روز که فرصت باقی بود به تماشای بندر و امواج پرتلاطم دریا می پردازیم که کف آلود از زیر کشتی به اطراف رانده میشن. هر چه از ساحل دور و دورتر میشیم توی دریای به اون بزرگی تنها و تنهاتر هم میشیم. راستی که چه هول انگیزه لحظه ای که توی این دریای بی کران دچار حادثه شدن. توی این آبهای سرد و تاریک و مواج غوطه ور شدن. فقط کافیه که او اراده کنه …

تفکرات فلسفی مو با شروع بارندگی تعطیل می کنم .

تمام کشتی رو زیر و رو کردم تا از همه سوراخ سنبه هاش سر در بیارم! چندین بخش داره که بزرگترینش گاراژ کانتینرهاست. 6 گاراژ بزرگ که جمعا ظرفیتی بالغ بر 200 کانتینر رو دارن . یه طبقه بالای اون دسک هست یعنی همینجایی که ما هستیم. بخش های مختلفی مثل رستوران و سالن تلوزیون و سینما و غیره داره که با انواع صندلی ها پذیرای مسافران هستن .طبقه بالای ما کابین هاست که بیشتر از 100 تا میشدن و آخرین طبقه هم عرشه ست که البته بسته بود.تعداد مسافرا به 50 نفر نمیرسه ولی بار کشتی زیاده.

جمعه 28 اسفند

صبح میریم رستوران تا کمی صبحانه بخوریم. بنظر قیمت هاش خوب بودن ولی وقتی صورتحسابو دادن دستمون دود از کله مون بلند شد! واسه دو تخم مرغ و یک املت کوچک و دو تا چایی 17 تا پرداخت کردیم که برای یه صبحانه زیاده.

ساعت 9 و نیم به وقت ایتالیا کشتی به مقصد رسید یعنی 16 ساعت توی راه بودیم. ایتالیا دو و نیم ساعت نسبت به ایران ساعتش عقب تره. پیاده میشیم و اولین کارمون اینه که یه سیمکارت بخریم. تو یونان به چند روز تعطیلی برخوردیم و نشد سیم بگیریم .سه نوع سیمکارت دارن شامل ودافون ، تیم و ویند. ودافونی که از ترکیه خریدیم در واقع بدرد اینجا نمی خوره و از هر کشوری باید جداگانه سیمکارتش خریداری بشه. 25 یورو پراخت کردیم که 10 تاش واسه سیم و بقیه واسه پک اولیه ش هست شامل 500 دقیقه مکالمه و 100 تا مسج و 2 گیگ اینترنت.

چون فقط بعد از ظهر رو فرصت داریم امروز رو میتونیم تا آندریا رکاب بزنیم . جالبه اینجا دوچرخه سوارای زیادی داره که از هر سنی توش هست. آدم هاش هم بسیار معاشرتی و صمیمی هستن .تو شهر بیتنتو برای ناهار یک ساعتی وقت میزاریم و تو یک رستوران قدیمی اونجا بود که فهمیدیم خیلی باید مواظب دوچرخه ها باشیم چون مثل اینکه دزد دوچرخه زیاده اینجا و یک پیر مرد مغازه خودش رو باز میکنه و ما دوچرخه ها رو گذاشته با خیال راحت ناهار میخوریم.

 

عصر میرسیم منزل دوستمون نیکو آنتولینو که خانه کوچکی در محله قدیمی شهر هست و خودش راجع به قلعه و مجسمه اسقف برامون توضیحاتی میده.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − سه =

بستن
بستن